یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
  • جستجو 
  • آخرین نظرات 
  • خانه 

دستگیری عضو برجسته فرقه ضاله بهائیت

14 اسفند 1389 توسط فراهانی

یکی از روش های تبلیغاتی فرقه ضاله بهائیت که از سوی بیت العدل همواره به آن تاکید می گردد ترویج اباحی‌گری، موسیقی، بی‌بندوباری و اختلاط میان زن و مرد برای جذب افراد است.

فرقه ضاله بهائیت از دو روش مستقیم و غیر مستقیم برای تبلیغ خود استفاده می‌کند، روش‌های تبشیری و تخریبی از روش‌های مستقیم تبلیغ بهائیت است، چاپ کتاب و جزوه، طرح شعارهای جذاب، انتشار زندگی رهبران و تاریخچه بهاییت نیز از روش های تبشیری بهائیان است.در روش تخریبی با ایجاد پرسش و طرح شبهات ذهن مسلمانان و به ویژه شیعیان را مشغول می‌کنند؛ همچنین تمسخر و توهین به شخصیت‌های بزرگ اسلامی و دینی از روش‌های تخریبی آنان می‌باشد.


یکی از روش های تبلیغاتی فرقه ضاله بهائیت که از سوی بیت العدل همواره به آن تاکید می گردد ترویج اباحی‌گری، موسیقی، بی‌بندوباری و اختلاط میان زن و مرد برای جذب افراد است.این گزارش می افزاید، چندی پیش در یکی از پلاژهای ساحلی کشور عده ای بهائی با پوشش برگزاری اعیاد منحوس رضوان خود اقدام به اعمال منافی عفت می نمایند.


با گزارشهای مردمی و اعلام نارضایتی مردم بومی محله ماموران امننیتی به محل مراجعه و پس از بررسی افراد حاضر در این میهمانی را دستگیر می نمایند.شایان ذکر است لیدر این جمع (ب . ل) که قبل از انقلاب از نزدیکان دربار پهلوی بوده است

 2 نظر

مهدی چگونه مسلمان شد؟

04 اسفند 1389 توسط فراهانی

من مسیحی بودم … این حقیقت دارد، اما اکنون نام من “مهدی” است… من در کودکی در محیطی شبیه به رژیم نژادپرست جنوب آفریقا در آمریکا بزرگ شدم. آنجا نژادپرستی و تبعیض جنسیتی آمریکایی حاکم بود و علیرغم آنکه من مسیحی بودم، حتّی در داخل کلیسا روز یکشنبه تبعیض وجود داشت. سفید پوست ها در یک جا و سیاه پوستان در جای دیگر می نشستند.

این نژاد پرستی تأثیر زیادی در روحیه من کودکی به جای گذاشت. گاهی خانه ما توسط نژاد پرستان سنگباران می شد. بنابراین فکر من در تمام طول مدّت زندگی متوجه مسأله عدالت اجتماعی بود و در جستجوی عدالت به خیلی جاها سفر کردم، جنبش ملّی آفریقا، جنبش های راستگرای کمونیستی و غیره، و در نهایت وقتی در رشته موسیقی راک اند رول کارم را شروع کردم، به فکر اندیشه لیبرالیسم افتادم.

با ورود به این جنبش ها خیلی چیزها یاد گرفتم، ولی با این حال، همیشه در قلبم احساس نوعی خلأ می کردم، این خلأ وقتی در کنار ستارگان موسیقی راک کار می کردم، به نهایت خود رسید. من مال و ثروت زیادی به دست آوردم. امّا در قلبم هنوز جای خالی چیزی بود.

در دوران تحصیلم در دانشکده، یک دوست پاکستانی به من نسخه ای از ترجمه انگلیسی مصحف شریف قرآن را اهدا کرد که با یک پلاستیگ پوشیده شده بود. او به من گفت: “این کتاب کمکت می کند… آن را به تو می دهم، ولی قبل از هر چیز از من قول گرفت که قبل از خواندن دست هایم را بشویم و آن را در جای تمیزی قرار بدهم. به حمّام نبرم و آن را روز زمین نگذارم". من به او قول دادم که چنین کنم. من هفت سال تمام این کتاب را هر جا که می رفتم، همراه داشتم. وقتی در شغل راک اند رول بودم، هر زمان که بیکار می شدم، آن را می خواندم، ولی کلمات آن هنوز در قلبم وارد نشده بود.

در یکی از روزهای سال 1972م، مقابل آینه ایستاده بودم و آن کودک کوچک را به یاد می آوردم، فکر می کردم به آنچه که مادر و پدرم به من یاد داده بودند؛ راستگویی، پاکی، احترام به زن، حیاء… همه اینها از من رفته بود.. قلبم خالی بود.. ولی باز گویا مشتاق چیزی بودم، سوره الرحمن را باز کردم، آیه 7 آمد:

[إنّ اللهَ وَضَعَ الميزانَ الَّذي لا يَتَعدى عَليه {وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَ وَضَعَ الْمِيزَانَ} [الرحمن: 7}  احساس کردم که گویا سنگ ها بر سرم فرو می ریزد. در اینجا بو که فهمیدم عدالت، نه از طرف مارتین لوتر می آید و نه از طرف چه گوارا و غیره… بلکه عدالت از نزد خدا می آید. خواستم جزئی از این عدالت باشم، از خود به سوی ربّ غفور فرار کردم. نمی دانستم که چطور بگویم : «لا إله إلاّ الله»، فقط گفتم: «یا الله» می خواهم مسلمان باشم. شروع به گریستن کردم؛ نه به خاطر اینکه ناراحت شده باشم، نه…. من چیزی بسیار گوارا و لذّت بخش را دریافته بودم، اسلام را پیدا کرده بودم. من از 30 سال پیش تاکنون مسلمانم.

من اسلام را پیدا نکردم، بلکه خدا خودش مرا به اسلام رهنمون شد،. آن زمان در آمریکا جایی نبود که در مورد اسلام تحقیق کنم و آن را بشناسم. پس شروع به خواندن کتاب های مختلف کردم. در ابتدا فقط حروف عربی را به انگلیسی تغییر می دادم و قتی می گفتم استغفر الله، اینطور بیان می کردم: استغفرولاها".

در نهایت به مرکز اسلامی واشنگتن و مسجد بزرگ آنجا رفتم. روز عید فطر بود. من معنی کلمه عید را نمی دانستم. در آنجا همگی فریاد می زدند: «عید مبارک» من گمان کردم می گویند: “Eeat Mubarak” من اینطور فهمیدم که گویا می گویند «طعام مبارک» این قصه من با اسلام بود./

 4 نظر

امام موسی صدر پیدا شد

04 اسفند 1389 توسط فراهانی

روزنامه کویتی الجریده نوشت امام موسی صدر از رهبران شیعیان لبنان که با توطئه سرهنگ معمر قذافی از بیش سی سال پیش ناپدید شده در زندانی در شهر سبهای لیبی زنده است .به نوشته این روزنامه با توجه به هرج و مرج به وجود آمده در لیبی و پس از جدایی شماری از افسران ارتش و نیروهای امنیتی لیبیایی و پیوستن آنها به تظاهرکنندگان مخالف سرهنگ قذافی ، گزارشهای تأیید نشده ای وجود دارد که نشان می دهد امام موسی صدر بنیانگذار جنبش امل لبنان در لیبی زنده است .اطلاعات متعددی از شماری از افسران لیبیایی ناراضی به دست آمده است که نشان می دهد امام موسی صدر در یکی از زندانهای شهر ” سبها” در لیبی زندانی است .

صدر به همراه شیخ محمد یعقوب و عباس بدر الدرین به هنگام سفر به طرابلس پایتخت لیبی در سال ۱۹۷۸ میلادی که با دعوت سرهنگ قذافی صورت گرفته بود ناپدید شدند.بیروت نظام لیبی را به ربودن امام موسی صدر و دو همراهش متهم می کند همچنین روابط بین لبنان ولیبی از آن هنگان تاکنون تیره است .دستگاه قضایی لبنان حکم بازداشت سرهنگ قذافی و شش مسئول دیگر لیبیایی را در ارتباط با قضیه صدر صادر کرده است .ناپدید شدن صدر یکی از قضایای اساسی برای شیعیان لبنان است زیرا وی برجسته ترین شخصیت شیعی در تاریخ معاصر لبنان به شمار می رود .

امام موسی صدر لبنان را ” ثروت تمدن ” می دانست و به همزیستی بین مسلمانان و مسیحیان تشویق می کرد و با جنگ مذهبی و طائفه ای مخالف بود و در کاهش جنگ داخلی در لبنان پیش از ناپدید شدنش در سال ۱۹۷۸ نقش مهمی داشت .این جمله معروف از امام موسی صدر است که گفته بود ” همزیستی مسلمانان و مسیحیان در لبنان ، ثروتی است که باید حفظ شود و لبنان کوچکتر از آن است که تقسیم شود و بزرگتر از آن است که بلعیده شود “.امام موسی صدر جنبش امل ( موجهای مقاومت لبنان ) را در سال ۱۹۷۵ میلادی برای مقاومت در برابر حملات اسرائیل به لبنان تاسیس کرد .

 نظر دهید »

بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در سالگرد قیام تاریخی ۱۵ خرداد و در واکنش به برخی تحرکات‌ گروهک‌های سیاسی و اغتشاشگر، پیامی را خطاب به مردم منتشر و اعلام کردند:

26 بهمن 1389 توسط فراهانی

«اینک باز تفاله‏ هاى رژیم خونخوار سابق در صددند که با کمک و همکارى‏ گروهکهاى واپسزده و قلمداران غرب و شرق‏زده، تجدید حیات کنند و با قلمهاى به ظاهر خلقى و زبانهاى فریبنده، در خارج و داخل، جمهورى اسلامى را متزلزل کنند و در جهان، جمهورى ما را رژیمى ظالمانه و بد‌تر از رژیم پهلوى معرفى کنند و افکار عمومى را مشوش و به ابرقدرت‌ها مشروعیت دخالت در امور کشور دهند.

اینان با نام آنکه در ایران، قانونى نیست و در ایران حکومت جنگل پابرجاست و به نام آنکه تمام نهادهاى جمهورى، بر خلاف قوانین دنیا، به غارت اموال و اتلاف نفوس دست زده‏اند، مى‏خواهند راه را براى اربابان خود یا ابرقدرت شرق و بلوک کمونیست یا ابرقدرت غرب و بلوک سرمایه دارى باز کنند و ایران عزیز را با اسم آزادى که مراد آنان بى‏بند و بارى است به لجن بکشند و ملت مسلمان را از صحنه خارج کنند.

اینان، آزادى مسلح بودن در مقابل حکومت اسلامى و آزادى در ایجاد اغتشاش را مى‏خواهند. اینان آزادى ژ- ۳ براى نابودى اسلام و جمهورى اسلامى را مى ‏خواهند و این آزادى‌‌‌ همان است که پیامبران و اسلام و رهبران آن، در سرتاسر تاریخ با آن به جنگ برخاسته‏اند و خود را فدا کرده‏اند، و ما نیز به حکم پیروى از آنان در صحنه هستیم. و غربزدگان آزادى به شکل غرب که حتى آزادى جنسى به حد فجیع آن و آزادى مراکز فحشا را طالبند، اسلام و جمهورى اسلامى مخالف ایده‏هاى حیوانى آنان است.»

منبع: صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۴۰۴

 4 نظر

امام آسمانی

23 بهمن 1389 توسط فراهانی

سوگنامه امام آسمانی
آفتاب روز هشتم ربیع الاول در حال طلوع بود، که آفتابی پرفروغ از دیگر سو غروب می کرد. او یازدهمین پیشوای آسمانی مردمان، حضرت امام حسن عسکری علیه السلام بود، که شمع وجودش پس از 28 سال پرتوافشانی به خاموشی می گرایید. در سالروز شهادت آن امام بار دیگر زمین و آسمان در عزای سلاله ای پاک از خاندان نبوی سوگوار است، تا با گریه و فغان بر مظلومیت آن امام همام با فرزندش حضرت ولی عصر (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) هم ناله شود. شهادت امام عسکری علیه السلام را بر دادگستر جهان، امام زمان (عج)، و تمام روهروان راه آن حضرت، تسلیت می گوییم.

لقب عسکری
از آن جا که امام یازدهم علیه السلام ، همراه با پدر بزرگوارشان، امام هادی علیه السلام ، به شهر سامراء، پایتخت خلافت عبّاسی، منتقل شده، و در آن جا در محله «عسکر» سکونت اجباری داشتند «عسکری» نامیده شدند. کنیه ایشان «ابومحمّد» و بیشتر مردم، آن حضرت و پدر و جدّ ایشان را ملقّب به «اِبْنُ الرِّضا» (فرزند امام علی بن موسی الرضا علیهماالسلام ) می نامیدند. از دیگر القاب آن حضرت، زکیّ به معنی پاکیزه است.

پدر و مادر
پدر ایشان، امام هادی علیه السلام ، و مادرشان، بانوی پارسا و شایسته، حدیثه است، که امام عسکری در دامان پاک ایشان متولد و پرورش یافت. این بانوی بزرگوار از زنان مومنه و نیکوکار بود. در فضیلت این بانو همین بس که پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام تا مدتی پناهگاه و نقطه اتکای مومنان، در آن مقطع زمانی بسیار بحرانی و پر اضطراب بود.

سامراء یادآور قیامت
وقتی خبر شهادت امام عسکری به مردم سامرا رسید، غم بر سر مردمان شهر سایه افکند. «ابن صباغ مالکی»، یکی از دانشمندان اهل سنّت، در این باره می نویسد: وقتی خبر درگذشت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام منتشر شد، سامراء به حرکت درآمد و سراپا فریاد و فغان و ناله گردید. بازارها تعطیل و مغازه ها بسته شد.
بنی هاشم، أُمرای لشکر، قاضیان شهر، شعرا، و سایر مردم برای شرکت در مراسم تشییع پیکر مطهّر امام عسکری حضور یافته بودند. سامراء در آن روز یادآور صحنه قیامت بود.شهادت امام حسن عسکری علیه السلام

توطئه طاغوت
پس از شهادت امام عسکری علیه السلام ، معتمد، خلیفه وقت عباسی برای آن که وانمود کند که از آن امام، فرزندی باقی نمانده است، دستور داد تا میراث آن حضرت را میان مادر و برادرش جعفر تقسیم کنند. او بدین وسیله می خواست مسلمانان را از وجود امام بعدی ناامید کند. غافل از این که مردم عقیده داشتند که از امام عسکری علیه السلام فرزندی باقی مانده است که امامت را به عهده خواهد گرفت؛ زیرا عده ای از شیعیان فرزند خردسال امام را در زمان حیات ایشان دیده بودند.

اقامه نماز
جنازه مطهّر و نورانی امام عسکری را در حیاط خانه اش کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند. برادر آن حضرت، جعفر کذّاب، پیش رفت تا بر جنازه امام نماز گزارد. وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه کودکی گندمگون و سیاه موی که دندان های پیشینش قدری با هم فاصله داشت، بیرون آمد. و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت: «عمو! کنار برو، من باید بر پدرم نماز گزارم». جعفر در حالی که قیافه اش دگرگون شده بود، کنار رفت و آن کودک برجنازه امام نماز خواند. او کسی نبود جز حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف؛ زیرا معصوم باید بر معصوم نماز گزارد. سپس حضرت را در خانه خود در کنار قبر پدرش امام هادی علیه السلام به خاک سپردند.

محدودیت و شدت فشار بر امام
خلفای عباسی از هرگونه اعمال فشار و محدودیت نسبت به امامان دریغ نمی کردند. این محدودیت ها در عصر امام جواد، امام هادی و امام عسکری علیهم السلام به اوج خود رسیده، در زمان امام یازدهم شدت بیشتری یافت؛ زیرا، در زمان ایشان پیروان اهل بیت به صورت یک قدرت عظیم درآمده بودند، و این گروه حکومت عباسیان را مشروع و قانونی نمی دانستند، و معتقد به امامت فرزندان علی علیه السلام بودند. در آن زمان ممتازترین شخصیّت این خانواده، امام عسکری بود. از طرف دیگر، طبق روایات بی شمار، مهدی موعود که تار و مار کننده همه حکومت های خودکامه است، از نسل پیشوای یازدهم است. به این جهت خلفای عباسی پیوسته مراقب زندگی ایشان بودند.

زمینه سازی غیبت حضرت مهدی (عج)
یکی از فعالیت های امام عسگری، آماده سازی مردم برای پذیرش غیبت امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه شریف بود؛ از این رو ایشان، کمتر با مردم تماس می گرفت، و جز نوّاب و یاران خاص خود، کسی را به حضور نمی پذیرفت و فقط به واسطه آنان مشکلات دینی مردم را حل می کرد. آن حضرت گاه دستورهای دینی خود را به وسیله نامه هایی، به علما می نوشت. امام عسکری با عمل به چنین شیوه ای قصد داشت زمینه غیبت فرزندش امام مهدی (عج) را آماده کند و مردم را به دوری امام عادت دهد به گونه ای که غیبت امام زمان(عج) برای آنان غیرمعمول و ناآشنا نباشد.

معرفی امام بعد از خود به یاران خاص
احمدبن اسحاق، یکی از یاران و اصحاب خاص امام عسکری می گوید: به حضور ابومحمّد، حسن بن علی عسکری علیه السلام رسیدم و خواستم درباره جانشین بعد از ایشان سئوال کنم. پیش از سئوال من، حضرت فرمودند: «ای احمدبن اسحاق به درستی که خداوند از خلقت حضرت آدم علیه السلام تا هنگام برپایی قیامت، زمین را از حجّتِ خود برخلق خالی نگذاشته و نخواهد گذاشت. خداوند به سبب حجّت الهی بلا را از اهل زمین دور می سازد و به برکت او باران فرو می بارد». پرسیدم: یابن رسول اللّه ، پس امام بعد از شما کیست؟ در این هنگام امام باعجله برخاست و به درون خانه رفت. سپس همراه کودکی سه ساله ـ که صورتش همانند ماه شب چهارده می درخشید ـ بیرون آمد، آن گاه فرمود: «ای احمدابن اسحاق، اگر بر خدا و حجت هایش عزیز نبودی این فرزند را به تو نشان نمی دادم».

امام عسکری علیه السلام با چنین شیوه هایی، بارها جانشین بر حق خود را به یاران و اصحاب خویش معرفی می کردند.

جلوه حقیقت
شخصی به نام «حلبی» می گوید: به سامراء آمدم و منتظر خروج امام عسکری علیه السلام از منزلشان بودم تا او را از نزدیک ببینم. در کنار من جوانی ایستاده بود. به او گفتم: از کجایی؟ گفت: از مدینه. گفتم: این جا چه می کنی؟ گفت: من از نوادگان ابوذر غفاری هستم. درباره امامت ابومحمّد علیه السلام اختلافی پیش آمده است، آمده ام نشانه ای از او ببینم تا دلم آرام گیرد. در این هنگام امام عسکری علیه السلام بیرون آمد. وقتی که روبروی ما رسید، به جوان نگریست و فرمود: «آیا تو غفاری هستی؟» جوان پاسخ داد: آری. امام فرمود: مادرت «حمدَویّه» چه می کند؟ جوان گفت: خوب است. امام پس از این سخنان کوتاه از کنار ما گذشت. رو به جوان کردم و گفتم: آیا او را قبلاً دیده بودی؟ جوان گفت: خیر. گفتم: آیا همین تو را بسنده بود؟ گفت: کمتر از این هم کافی بود.

نفوذ معنوی
اخلاق الهی و سیرت نبوی حضرت امام عسکری علیه السلام موجب نفوذ معنوی گسترده ای در بین مردم شده بود؛ به گونه ای که وقتی امام از منزل بیرون می آمدند، مردمان جهت دیدار و پرسیدن سوال های خود، در برابر منزلشان صف می کشیدند. خلفای عباسی که از نفوذ معنوی امام بیم داشتند و از دیگر سو مشاهده می کردند که محدودیت ها و فشارهایی که بر ایشان وارد می کنند، اثر معکوس دارد و روز به روز بر محبوبیت ایشان در بین مردم افزوده می شود، امام را به زندان افکندند، تا مانع ارتباط ایشان با مردمان شوند و به خیال خود از نفوذ معنوی شخصیّت والای امام بکاهند.

ره یافته مکتب عشق
محمّدبن اسماعیل علوی می گوید: حضرت امام عسکری علیه السلام را در زندانی زیر نظر «علی ابن اوتاش» قرار دادند. او فردی بی رحم و از دشمنان سرسخت آل محمّد صلی الله علیه و آله بود و با خشونت بسیار نسبت به خاندان و فرزندان امام علی علیه السلام رفتار می کرد. از سوی دیگر خلفای عباسی نیز به او دستور دادند تا هرچه می تواند به امام سخت گیری کرده و به ایشان آزار رساند؛ اما بیش از یک روز نگذشت که آن مرد با مشاهده حالات معنوی امام در برابر عظمت حضرت عسکری زانوی عجز و تواضع به زمین نهاد. علی ابن اوتاش هنگامی که از حضور امام بیرون آمد از بهترین یاران با اعتقاد، و ستایش گر حضرت امام عسکری شده بود.

ریشه گناهان
کسانی که می خواهند در مسیر طاعت و بندگی پروردگار متعال قدم برداشته و به تزکیه و تهذیب نفس بپردازند، باید در اولین گام از گناهان و پلیدی ها دوری جویند؛ چرا که گناهان همانند زنجیرهایی سنگین بر پای اراده انسان آوار شده و مانع پیشرفت معنوی می شوند. امام حسن عسکری علیه السلام در روایتی به ریشه و اساس پلیدی ها اشاره کرده و می فرماید: «همه پلیدی ها در خانه ای قرار داده شده اند و دروغ، کلید آن خانه است». یعنی کسی که مرتکب دروغ شود به گناهان دیگر نیز دست خواهد زد. همچنین ترک دروغ، مقدمه ای برای ترک دیگر گناهان خواهد شد.

نفاق و دو رویی
از صفات نکوهیده و مذمومی که از ارزش انسان در جامعه می کاهد و باعث دوری گزیدن مردم از آدمی می شود، نفاق و دورویی است. منافقان و ریاکاران از پست ترین افراد جامعه هستند. امام عسکری در نکوهش این افراد می فرمایند: «چه بد بنده ای است شخص دو رو و ریاکار، در حضور برادرش بستاید و در نبودِ او غیبتش کند. اگر برادرش صاحب چیزی شود، بدو حسد ورزد و اگر گرفتار شود بدو خیانت کند».

زهر جفا
خلفای عباسی، با به کارگیری سلیقه های متفاوت می کوشیدند تا اوضاع را به زیان امام عسکری خاتمه دهند؛ با این حال با گذشتن زمان، محبوبیت امام در بین مردم فزونی می یافت. معتمد عباسی که از نفوذ معنوی امام در بین مردمان بیمناک بود، درصدد برآمد تا به هر شیوه ممکن، ایشان را به شهادت برساند. او نمی توانست آشکارا به چنین توطئه ای دست بزند؛ از این رو با دسیسه ای مرموز، ایشان را مسموم ساخت و با این کار پرتو یازدهمین ستاره پرفروغ آسمان هدایت را به ظاهر خاموش کرد. معتمد با قصد فریب افکار عمومی با ظاهرسازی، چند پزشک را به نزد امام فرستاد تا ایشان را معاینه کنند و شهادت ایشان را مرگ عادی جلوه دهند؛ اما خیلی زود این نیرنگ معتمد رنگ باخت و مردم از حقیقت واقعه آگاه شدند.

عروج عارفانه
در ساعات آخر عمر امام، بیماری آن چنان بر ایشان شدید شد که آن حضرت توان از دست داده بود. امام رو به غلامش فرمود: «به آن اتاق برو و کودکی را که به سجده افتاده است، بیاور». غلام رفت و با کودکی که چهره ای درخشان داشت و بین دندان هایش گشاده بود، به نزد پدر آمد. وقتی که نگاه امام حسن عسکری علیه السلام به کودک افتاد، گریه کرده و فرمود: «ای سرور اهل خانه خود، به من آب بیاشام، همانا من به سوی پروردگارم می روم». (وفاتم نزدیک است). آن کودک با دست خود به پدر آب داد. سپس امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: «مرا برای نماز آماده کنید.» آن کودک، پدر را در وضو گرفتن کمک کرد. امام عسکری به او فرمود: «بشارت باد تو را ای پسرم که تویی صاحب الزمان و تویی مهدی و حجت خدا بر روی زمین، و این عهدی است از پدرم و از پدرانش تا رسول خدا صلی الله علیه و آله ».

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 65
  • 66
  • 67
  • ...
  • 68
  • ...
  • 69
  • 70
  • 71
  • ...
  • 72
  • ...
  • 73
  • 74
  • 75
  • ...
  • 79
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدرسه علمیه حضرت زینب (س) شاهد

  • خانه
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • پزشکی و سلامت
  • اخبار حوزه
  • مذهبی
  • اخلاق
  • احکام
  • سیاسی
  • پیامهای قرآنی
  • دانلود
  • آشپزی
  • متفرقه
  • وصیت نامه شهدا
  • دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

پیوندهای روزانه


سایت مقام معظم رهبری
سایت دفتر ریاست جمهوری
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
طلبه های زینب شاهد
سبط یهودا

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

آخرین نظرات

  • فرشاد در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • ذره و آفتاب  
    • معاونت پژوهش شاهین دژ
    • ذره و آفتاب
    در یک تکلیف بسیار بزرگ
  • ونوس در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • شيلا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • n در آیا دین اجازه ظلم شوهر به زن را صادر کرده؟!!
  • محمد در دانلود کتاب آیین همسرداری آیت الله ابراهیم امینی
  • عبدالعظیم حسنی (ع)  
    • مدرسه علمیه حضرت عبدالعظیم علیه السلام
    در کم گوی
  • پگاه در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • افضلي  
    • گلاب اشک
    در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • مظلومی  
    • قدسیه بهشهر
    در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • راحله در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • یاسمن در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • یاسمن در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • عذرا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • نسیم در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • امیررضا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • گروه فرهنگی تبلیغی نحل در کی هست و کی نیست؟!
  • مینا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • بنده خدا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل  
    • مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزّهراء سلام الله علیها شهرستان آمل
    در یک تکلیف بسیار بزرگ

مدرسه علمیه حضرت زینب (س) شاهد

Items

  • گوشه‌هایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، بر اساس بیانات مقام معظم رهبری:
  • منظور از ولایت مطلقه فقیه چیست؟
  • السلام علیکِ یا بنت رسول الله
  • محورهاى هفتگانه و اسناد و مدارك خطبه فدکیه
  • مصحف فاطمه«س» چيست؟
  • كتابشناسي زن و انقلاب اسلامي
  • ضرورت انقلاب اسلامی
  • مفهوم انقلاب اسلامی
  • نظریات جامعه شناسی از منظر شهید مطهری و علامه طباطبایی
  • نظریات جامعه شناسی از منظر شهید مطهری و علامه طباطبایی
  • داعش و نهضت های نوظهور جامعه اسلامی
  • حجاب
  • کم گوی
  • معجزه امام جواد علیه السلام
  • کی هست و کی نیست؟!
  • عابدترین زنان
  • همه بخوانند!
  • زمان خواب
  • زهرا (س) فصلی از کتاب رسالت
  • خیر و نیکی
  • تماس