فلسفه حرام بودن 4 ماه قمری چیست؟ چرا باید امروزه 2 برابر دیه بدهیم به خاطر دلیل 1400 سال پیش که این تحریم ماه ها به خاطر جلوگیری از جنگ های عرب های جاهلی بوده؟
در پاسخ به این سوال توجه به مطالب زیر سود مند است:
الف) فلسفه حرمت چهار ماه
در رابطه فلسفه وحكمتهای حرام بودن چهار ماه قمری می توان نکات ذیل را عنوان نمود:
1. ارادهى انسان بر كردارهايش اثر مىگذارد؛ و خود اراده نيز از ذهنيّتها تبعيت كرده و اثرپذيرى مىكند. وقتى اين تفكر در جامعه حاكم باشد كه قتل، حرام بوده و مستحقّ مجازات (ديه) است، ديگر به اين زودىها، حريم خون و حياتِ انسانها خدشهدار نشده و اكثريت درصددند تا با خويشتندارى، دست خود را به خونِ به ناحق ريختهى مسلمانى آلوده نكنند.
حال اگر اين ذهنيت و تفكّر شدّت بيشترى يافته و دريابد كه در بعضى زمانها (مثل چهار ماه حرام) و در برخى مكانها (مكّه)، اين مجازات، غلظت مىيابد، خود به خود ارادهها بيشتر در كنترل درآمده و سعى مضاعفى در حفظِ خونسردى و بخشش و رعايت احتياط مىكنند. نتيجه اين كه: شدّت حكم ديه در ماههاى حرام، موجب تشديد مراقبتهاى روانى شده و با ايجدا تعادل ذهنى - روانى، تعادلِ كردارى و اتخاذ تدابير امنيّتى، قوّت يافته و عملاً آمار قتل و جنايت و دعوا و بىاحتياطى كاهش مىيابد. به تعبيرى، حكم ديه، به اهرمى بازدارنده در برابر غضب، خطا و هنجارشكنىها تبديل شده.
در سورهى مائده آيهى 2، پس از امر به محترم شمردنِ ماههاى حرام و نشكستن حرمت آن و حلال شمردنِ اقداماتِ فاقد وجاهت و تناسب با اين ماه، چنين آمده: «مواظب باشيد تا به زنده كردنِ ذهنيّتهاى منفى (و هر چند واقعيّتدار) زمينههاى سوق به تعدّى و انتقام پديد نيايد! و شما به جاى اين كه دست به هم بدهيد تا از همديگر انتقام بگيريد، بايد دست اتّحاد در راه نيكىها و تقوا به يكديگر بدهيد نه اين كه به پشتيبانى از هم، آن هم به قصدِ همكارىهاى شرارت بار و دردسرساز بپردازيد»(V}اين ترجمه توضيحى را با كمك تفسير نمونه، ج 4، ص 250، شرح و عبارتپردازى كردهايم{V).
آن چه در اين آيه، جالب توجه فزونتر است، اين كه:
ـ نتيجهى آرامشبخشى كه در آخر آيه به دست آمده، نتيجهى رعايت يك سياست كلّى است؛ سياستِ «حفظِ شعائر الهى و احترامِ ماههاى حرام» و اينجاست كه به خوبى مىفهميم كه واقعاً حرمت ماههاى حرام چقدر در بازدارندگى و خويشتندارى مؤثر است و اين تفكر حفظِ حريمها و مرزها، به حفظِ كردارها و «اهرم بازدارنده» تبديل شده.
ـ اسلام به جهت پايدار نگهداشتن اين حرمت و احترام، آن را به موضوع ديهى قتلها تعميم داده تا ضمن حفظِ جان انسانها از قتلهاى عمل، شبه عمد و خطا، به نتايج آرامشبخش حفظِ شعائر الهى و حرمت ماههاى حرام، فضاى عملكرد بيشترى بدهد.
ـ در آخر همين آيه، آمده: «A}واتقوالله انَّ الله شديد العقاب{A» با رعايت حرمتها و حريمهاى خواسته شده به حفظِ تقواى عملى بكوشيد و بدانيد در غير اين صورت عقاب خواهيد شد و عِقاب خدا هم شديد است. و شايد، شديد شدن ديهى اين ماهها، هشدار عينى و نمونهى مجسّم عقاب خدا در دنياى كوچك است چه رسد به آخرت؟!
2. يادآورى حرمت و احترامِ زمان (چهار ماه حرام) و توصيه به عدم جنگطلبى و استمرار به جنگ و در نهايت، تهديد به مضاعف شدنِ مجازات دنيوى (ديه) و اخروىِ قتل در اين مناسبتها، بسترسازى براى آتشبس در برابر جنگهاى بينالمللى و درگيرىهاى داخلى و بين افراد است. به بيان ديگر، ساز و كار ياد شده، تاكتيك اسلام براى دعوت به آرامش و صلح در سطح كلان (بين كشورها) و خُرد (ميان مردم و خردهفرهنگها) است و صد البتّه، مضاعف شدنِ ديه، افزايش تضمين اجرايى اين تاكتيك از طريق راهبردهاى مالى است.
شاهد اين توجيه و حكمت، نكاتى از اين قبيل است(گذشته از رواياتى كه بيانگر مقدار مضاعف ديهاند):
ـ در سورهى بقره، آيهى 194، تنها صورتى كه مقابله به مثل جايز است را پيش دستى دشمن و يا متجاوز به تعدّى دانسته و در ساير شرايط، اجازهى جنگ يا برخورد فيزيكى (كه چه بسا به قتل بينجامد) را نداده، مگر از بابِ دفع تجاوزات و دفاع از خود، آن هم به شرط حفظِ همانندى در برخورد و قصاص (مثل همان تعدّى باشد)؛ و اين نيست مگر به خاطر حرمت ويژه داشتن «الشهرالحرام».V}به لفظِ «حرام» و تناسبش با حرمت توجه كنيد.{V
ـ در همان آيه، وعده اين داده شده كه اگر اين ضوابط را حفظ كنيد به تقوا مجهّز خواهيد شد. تقوا از مادهى «وقايه» به معناى آرامش و به دور از التهاب است. از اين رو تعهّد داده شده كه با رعايت مفادّ آيه (كه همگى حكمت و راهكار است) به آرامش و آسايش (كه مصلحت و موافق با مفهوم تقواست) درست خواهيد يافت.
3. ارج گذارى به حرمت ماههاى حرام و اتّخاذ مكانيزم حقوقى - مالى ويژه، تلاشى است جهتِ پاسداشتِ آداب و رسوم صحيحى كه ريشه در وحى داشته، و در بين مردم جامعه به فرهنگ نهادينه شده تبديل گشته.
پيام آيهى 36 توبه در خصوص حكمت فوق: تعدادِ ماههاى سال طبق آن چه خداوند در كتاب آفرينش و شرايع الهى مقرر فرموده، دوازده ماه است؛ كه از اين تعداد، چهار ماه حرمتى ويژه دارند و دارندهى عنوان «ماه حرام»اند. از اين رو، با پرهيز از ظلم و ستم به خود، احترامِ اين آئين مقدّس و پابرجا (=اشاره به حرمت ماههاى حرام) را حفظ كنيد! در غير اين صورت، با قَلَمِ ظلم، سرنوشتى ناگوار براى خودتان تقدير نمودهايد!
جالب است بدانيد: «بعضى از مفسّران، تحريم جنگ در اين چهار ماه را از زمان حضرتِ ابراهيم(ع) مىدانند؛ چنان كه در عصر جاهليّت عرب، نيز اين حرمت به عنوان يك سنّت به قوّت خود باقى بود. هر چند آنها طبقِ اميال و هوسهاى خود، گاهى جاى اين ماهها را تغيير مىدادند، ولى در اسلام اين حكم همواره ثابت و لايتغير است و از پارهاى رواياتV}ر.ك: تفسير برهان، ج 2، ص 122{V استفاده مىشود كه تحريم جنگ در اين چهار ماه، علاوه بر آئين حضرت ابراهيم(ع) در آئين يهود، مسيح و ساير آئينهاى آسمانى نيز بوده است و جملهى A}ذلك الدّين القيّم{A(كه در همين آيه آمده) مىتواند اشارهاى باشد به ثابت بودنِ اين قانون در همهى آئينهاى توحيدى».V}تفسير نمونه، آيةالله مكارم، ج 7، ص 405{V
به اين ترتيب، روشن مىشود كه:
ـ پيشبينى افزايش ديهى قتلها، راهكارى است جهت حفظِ سنتهاى حسنه و مصلحت آفرين.
ـ قداست آن چه ريشهاى الهى دارد، نبايد به هر بهانه (هر چند خطائى) مخدوش مىشود، از اين رو وقوع قتل در اين ماههاى واجد قداست، نوعى ضربه زدن به قداست بوده كه هزينهاى برابر با ازدياد رقم ديه و دو ماه روزهدارى آن هم در دو ماه متوالى از ماههاى حرام برمى دارد.
4. اختصاص دادنِ ماههاى حرام به ويژگى «حرمت و عظمت»، فرصتى است جهت ساماندهى روانى - اجتماعى جامعه، توضيح اين كه:
در سوره مائده، آيهى 97، يكى از نعمتهاى برتر الهى كه بندگان مديون آنند، نعمت كعبه معرّفى شده و چنين آمده: «خداوند، كعبه را، خانهاى داراى حرمت و عظمت و مايهى قوامِ امر مردم و مركزى براى اجتماع دلها قرار داده؛ چندان كه مىتوانند بسيارى از نابسامانىهاى خود را سامان بخشند و كاخ سعادت خود را بر پايهى آن استوار سازند. نكتهى مهم، تعبير پرمحتواى «قياماً للنّاس» است كه در بردارندهى مفهومى وسيع براى كعبه است. اين مفهوم كه مسلمانان، مىتوانند در پناه اين خانه و حرمتِ سازندهاش، همهى كارهاى خود را سامان ببخشند».V}ترجمهى مشروحى از آيهى 97 سورهى مائده با كمك تفسير نمونه، ج 7، ص 89{V
آن چه در اين آيه، مورد نظر ماست اين كه: خداوند در كنار معرفى كعبه و بيتالحرام، به عنوان وسيلهى ساماندهى و حفظِ قوام و موجوديّت مردم (للنّاس)، ماههاى حرام را نيز شامل همين اثرات دانسته و تمامِ اثراتى كه براى قيام و قوامِ جامعه از كعبه نشأت مىشود را براى شهرالحرام هم معرّفى كرده A}جَعَلَ اللهُ الكعبةَ البيت الحرام قياماً للناس و الشّهر الحرام{A.
جمعبندى بحث: قداست اين ماهها، موجب حفظ و حراست از موجوديت مردم و بقاىِ سالمِ زندگى آنها وسيلهاى براى زدودن دلهرهها و رسيدن به آرامش هاست؛ و صد البته، اقداماتِ مالى و افزايش ديهى اين ماهها، نشانى است از جديّت خدا در برابر كسانى كه حرمت و قداست اين ماهها را حفظ نكردهاند.
ضمنا نمي توان گفت اين حکم مخصوص جامعه آن روز عرب بوده است، زيرا ماه حرام همه جا و هميشه حرام است و ربط به رسومات جوامع ندارد، و فلسفه اين حکم باقي است حتي اگر مردم با ماه هاي حرام بيگانه باشند و نام آنها را ندانند، زيرا تغليظ و تشديد يک سوم ديه در ماه حرام مشروط به علم نيست.
ب) حکمت افزایش دیه در ماه هاي حرام
قبل از همه لازم است که یاد آور شویم دیه در ماه حرام دو برابر نمی شود بلکه یک سوم دیه بنا به دلایلی که ذکر می شود افزایش پیدا می کند.
شكي نيست كه هر جرمي از هر مجرمي با عمد و اختيار، استحقاق جريمه و مجازات را دارد. از سوي ديگر همه مجرمان يكسان نيستند و بدون شك شرايط زماني و مكاني و رواني و ويژگيهاي ديگر آن ها تفاوت دارد.
به همين دليل امروزه، در تمام قوانين جهان، اموري را با عنوان عوامل تشديد و تخفيف در كنار قوانين كيفري و جزايي قرار مي دهند، مثلا بيماري رواني را عامل تخفيف و تكرار در جرم را معمولا عامل تشديد مي دادند.
اسلام نيز، از چهارده قرن پيش عوامل تشديد و تخفيف را به صورت جامع و جالبي هم در مجازات هاي دنيوي و هم در مجازات هاي اخروي پيش بيني كرده است.
در يك بررسي ساده معلوم مي شود «عوامل تخفيف» در اسلام نسبت به «عوامل تشديد» بيشتر است و اين به خاطر همان طبيعت ذاتي اسلام است كه بر اساس رحم، عاطفه و شعار «يا من سبقت رحمته غضبه» است.
از جمله عوامل تشديد مجازات در اسلام مكان و زمان جرم است. چنانچه جرمي در مكان هاي عادي يا مكه مكرمه رخ دهد، مجازات به علت قداست مكان مكه مكرمه متفاوت است. هم چنين مجازات در ماه هاي حرام به علت قداست آن ها شديدتر شده و ديه قتل در ماه هاي حرام يك سوم اضافه مي شود.
اين نوع مجازات به خوبي نشان مي دهد كه اهميت جرم تنها بسته به جنبه ذاتي آن نيست، بلكه خصوصيات زماني و مكاني كاملا در آن موثر است.
از سوي ديگر بديهي است كه چنانچه كسي حرمت اماكن و زمان هاي مقدس را نگه نداشت مشخص مي شود كه روح طغيانگري او بيشتر و جسورتر است و چنين فردي ضرر و خطرش براي جامعه بيشتر است. كما اين كه افراد غير مذهبي و آلوده، برخي ايام و اماكن مثلا روز تاسوعا و عاشورا و … مرتكب گناه نمي شوند.
نظر به اين كه در موضوع مضاعف شدن ديه در ماههاى حرام، عمدتاً نظر به اين است كه تناسب زمان با تغييرش در ديه شناخته شود، مقدمات زير شايان توجه مىباشد:
الف) حكمِ قتل در ماه حرام: طبق تصريح روايات و فتاوى فقهاء، كسى كه در ماه حرام مرتكب قتل شود، موظف است تمام مقدار ديه كه در ساير ماهها پرداخت مىشود را بدهد و به اضافه، مقدار (يك سوم) نيز بر آن مقدار بيفزايد و هم چنين دو ماه پى در پى از ماههاى حرام را روزه بگيرد (ديه، مركب از سه بخش مىشود).(ر.ك: وسائل الشيعه، ج 19، ابواب ديةالنفس، باب 3، ص 149، ح 1 و 2.) در جواهر الكلام آمده: گذشته از رواياتِ متواتر و فروانى كه گزارش شده، اجماع نيز وجود دارد. (همان، كتاب الديات، فى اقسام القتل و مقادير الديات)
ب) منظور از ماه حرام چيست؟ اصطلاح «ماه حرام» بر چهار ماهى اطلاق مىشود كه از ديرباز احترام و اهميّت زيادى داشته كه عبارتند از ماههاى ذىقعده، ذىحجه، محرم و رجب.( ر.ك: تفسير نمونه، آيةالله مكارم، ج 7، ص 406)
ج) دليل حكم ديه ماه حرام؟ نظر به اين كه فقهاء و علماء در حرام و حلالهاى شرعى، به ادلّهى قرآنى و روايى استناد كرده و بر اساس اين دو منبع به اظهار نظر و كارشناسى مىپردازند، به برخى ادلّه و مستندات فقهى آنان مىپردازيم:
1ـ مستندات قرآنى: در چهار آيهى قران كريم اين مفهوم مشترك مورد تأكيد قرار گرفته كه چهار ماهاند كه بسيار مهماند و:
ـ در اين چهار ماه جنگ نكنيد، امّا اگر به شما تعدّى شد، حق مقابله به مثل برايتان محفوظ است.V}بقره، آيهى 194{V
ـ حرمت و پاسداشتِ اين چهار ماه را با حلال دانستن خشونت و جنگ از بين نبريد.V}مائده، آيهى 2{V
ـ اساسِ احترام و عظمت اين چهار ماه، منشأ الهى داشته و از ارادهى او برخاسته.V}مائده، آيهى 97{V
ـ اگر مراعات توصيههايى كه گفته شد را نكنيد، در واقع به خودتان ظلم كردهايد.V}توبه، آيهى 36{V
صرف نظر از ساير مفاهيمى كه در اين آيات وجود دارد (و ما در بحث «حكمتها» خواهيم گفت) منظور واقعى اين آيات، آن است كه بشر را متوجه حرمت و عظمتِ زمان (در قالب اين چند ماه) كرده و به او بگويند كه فايدهى اين ارجگذارىها، به خودت برمىگردد و «هر چه كنى به خود كنى؛ گر همه نيك و بد كنى».
نهايتاً اين كه همچنان كه حفظ حريمها شايستهى قدردانى و ثواب است؛ طغيانگرىها و هنجارشكنىها هم، مجازات در پى دارد.
2ـ مستند روايى: در برخى كتب فقهى شيعه آمده: «روايات زيادى كه دلالت بر مضاعف شدن و تشديد گشتنِ حكم ديهى قتل در ماههاى حرام دارند، وجود دارد».V}مسالك الافهام، شهيد ثانى(ره)، «انَّ به نصوصاً كثيرة»{V
و تعداى از اين احاديث در كتاب «وسائلالشيعه، ج 19» ذكر شده كه با كنار هم قرار گرفتن اين پنج روايت حكمِ ذكر شده به دست مىآيد.