یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
  • جستجو 
  • آخرین نظرات 
  • خانه 

تقوا و آزادى

27 مرداد 1390 توسط فراهانی

لازمه اینكه انسان از زندگى حیوانى خارج شود و یك  زندگى انسانى اختیار كند اینست  كه از اصول معین و مشخص پیروى كند , و لازمه اینكه از اصول معین و مشخصى پیروى كند اینست  كه خود را در چهار چوب همان اصول محدود كند و از حدود آنها تجاوز نكند و آنجا كه هوا و هوسهاى آنى او را تحریك  مى كند كه از حدود خود تجاوز كند خود را (نگهدارى ) كند . نام این (خودنگهدارى ) كه مستلزم ترك  امورى است  تقوا است .

نباید تصور كرد كه تقوا از مختصات  دیندارى است  از قبیل نماز و روزه , بلكه تقوا لازمه انسانیت  است  . انسان اگر بخواهد از طرز زندگى حیوانى و جنگلى خارج شود ناچار است  كه تقوا داشته باشد . در زمان ما مى بینیم كه تقواى اجتماعى و سیاسى اصطلاح كرده اند . چیزى كه هست  تقواى دینى یك  عل و قداست  و استحكام دیگرى دارد و در حقیقت  تنها روى پایه دین است  كه مى توان تقوائى مستحكم و با مبنا به وجود آورد . و جز بر مبناى محكم ایمان به خدا نمى توان بنیانى مستحكم و اساسى و قابل اعتماد به وجود آورد .

افمن اسس بنیانه على تقوى من الله و رضوان خیر ام من أسس بنیانه على شفا جرف  هار

آیا آنكس كه بنیان خویش را بر مبناى تقواى الهى و رضاى او بنا كرده بهتر است  یا آنكه بنیان خویش را بر پرتگاهى سست  مشرف  بر آتش قرار داده است  ؟

به هر حال تقوا اعم از تقواى مذهبى و الهى و غیره لازمه انسانیت  است  و نه خود بخود مستلزم ترك  و اجتناب  و گذشتهائى است  .

صفحه : 28

با توجه به این مطلب  خصوصا با در نظر گرفتن اینكه در زبان پیشوایان بزرگ  دین , از تقوا به حصار و حصن و امثال اینها تعبیر شده ممكن است كسانى كه با نام آزادى خو گرفته اند واز هر چیزى كه بوى محدودیت  بدهد فرار مى كنند چنین تصور كنند كه تقوا هم یكى از دشمنان آزادى و یك  نوع زنجیر است  براى پاى بشر .

بشر , خانه مى سازد , اطاق مى سازد با در و پنجره هاى محكم , به دور خانه اش دیوار مى كشد . چرا این كارها را مى كند براى اینكه خود را در زمستان از گزند سرما و در تابستان از آسیب  گرما حفظ كند , براى آنكه لوازم زندگى خود را در محیط امنى كه فقط در اختیار شخص خود اوست  بگذارد . زندگى خود را محدود مى كند به اینكه غالبا در میان یك  چهار دیوارى معین بگذرد . حالا نام این را چه باید گذاشت  ؟ آیا خانه و مسكن براى انسان محدودیت  است  و منافى آزادى او است  یا مصونیت است  ؟ و همچنین است  لباس . انسان پاى خود را در كفش و سر خود را در كلاه و تن خود را به انواع جامه ها محصور مى كند و مى پیچد و البته به وس همین كفش و كلاه و جامه است  كه نظافت  خود را حفظ مى كند , جلو سرما و گرما را مى گیرد . حالا نام این را چه باید گذاشت  ؟ آیا مى توان نام همه اینها را زندان گذاشت  و اظهارتأسف  كرد كه پا در كفش و سر در كلاه و تن در پیراهن زندانى شده و آرزوى آزاد شدن اینها را از این زندانها كرد ؟ ! آیا مى توان گفت  خانه و مسكن داشتن محدودیت  است  و منافى آزادى است  ؟ !

تقوا هم براى روح مانند خانه است  براى زندگى , و مانند جامه است  براى تن . اتفاقا در قرآن مجید از تقوا به جامه تعبیر شده . در سوره مباركه اعراف  آیه 26 بعد از آنكه نامى از جامه هاى تن مى برد مى فرماید :  و لباس التقوى ذلك  خیر  . یعنى تقوا كه جامه روح است  بهتر و لازمتر است  .

آنوقت  مى توان نام محدودیت  روى چیزى گذاشت  كه انسان را از موهبت  و سعادتى محروم كند , اما چیزى كه خطر را از انسان دفع مى كند و انسان را از مخاطرات  صیانت  مى كند , او مصونیت  است  نه محدودیت  , و تقوا چنین چیزى است  .

امیرالمؤمنین تعبیرى بالاتر از این هم دارد كه نه تنها تقوا را محدودیت و مانع آزادى نمى داند بلكه علت  و موجب  بزرگ  آزادى را تقواى الهى مى شمارد . در خطبه 228 مى فرماید :  فان تقوى الله مفتاح سداد , و ذخیر معاد , و عتق من كل ملكة , و نجاه من كل هلكة , بها ینجح الطالب  , و ینجو الهارب  و تنال الرغائب. (  نهج البلاغه , خطبه 189 .)یعنى تقوا كلید درستى و اندوخته روز قیامت  است  , آزادى است  از قید هر رقیت  , نجات  است  از هر بدبختى .

تقوا در درجه اول و به طور مستقیم از ناحیه اخلاقى و معنوى به انسان آزادى مى دهد و او را از قید رقیت  و بندگى هوا و هوس آزاد مى كند , رشته حرص و طمع و حسد و شهوت  و خشم را از گردنش برمى دارد , ولى به طور غیر مستقیم در زندگى اجتماعى هم آزادیبخش انسان است  . رقیتها و بندگیهاى اجتماعى نتیجه رقیت  معنوى است  . آنكس كه بنده و مطیع پول و یا مقام است  نمى تواند از جنبه اجتماعى , آزاد زندگى كند . لهذا درست  است  كه بگوئیم  عتق من كل ملكة . یعنى تقوا همه گونه آزادى به انسان مى دهد . پس تقوا تنها نه اینست  كه قید و محدودیت  نیست  بلكه عین حریت  و آزادى است  .

صفحه : 31

 نظر دهید »

تقوا و آزادى

27 مرداد 1390 توسط فراهانی

لازمه اینكه انسان از زندگى حیوانى خارج شود و یك  زندگى انسانى اختیار كند اینست  كه از اصول معین و مشخص پیروى كند , و لازمه اینكه از اصول معین و مشخصى پیروى كند اینست  كه خود را در چهار چوب همان اصول محدود كند و از حدود آنها تجاوز نكند و آنجا كه هوا و هوسهاى آنى او را تحریك  مى كند كه از حدود خود تجاوز كند خود را (نگهدارى ) كند . نام این (خودنگهدارى ) كه مستلزم ترك  امورى است  تقوا است .

نباید تصور كرد كه تقوا از مختصات  دیندارى است  از قبیل نماز و روزه , بلكه تقوا لازمه انسانیت  است  . انسان اگر بخواهد از طرز زندگى حیوانى و جنگلى خارج شود ناچار است  كه تقوا داشته باشد . در زمان ما مى بینیم كه تقواى اجتماعى و سیاسى اصطلاح كرده اند . چیزى كه هست  تقواى دینى یك  عل و قداست  و استحكام دیگرى دارد و در حقیقت  تنها روى پایه دین است  كه مى توان تقوائى مستحكم و با مبنا به وجود آورد . و جز بر مبناى محكم ایمان به خدا نمى توان بنیانى مستحكم و اساسى و قابل اعتماد به وجود آورد .

افمن اسس بنیانه على تقوى من الله و رضوان خیر ام من أسس بنیانه على شفا جرف  هار

آیا آنكس كه بنیان خویش را بر مبناى تقواى الهى و رضاى او بنا كرده بهتر است  یا آنكه بنیان خویش را بر پرتگاهى سست  مشرف  بر آتش قرار داده است  ؟

به هر حال تقوا اعم از تقواى مذهبى و الهى و غیره لازمه انسانیت  است  و نه خود بخود مستلزم ترك  و اجتناب  و گذشتهائى است  .

صفحه : 28

با توجه به این مطلب  خصوصا با در نظر گرفتن اینكه در زبان پیشوایان بزرگ  دین , از تقوا به حصار و حصن و امثال اینها تعبیر شده ممكن است كسانى كه با نام آزادى خو گرفته اند واز هر چیزى كه بوى محدودیت  بدهد فرار مى كنند چنین تصور كنند كه تقوا هم یكى از دشمنان آزادى و یك  نوع زنجیر است  براى پاى بشر .

بشر , خانه مى سازد , اطاق مى سازد با در و پنجره هاى محكم , به دور خانه اش دیوار مى كشد . چرا این كارها را مى كند براى اینكه خود را در زمستان از گزند سرما و در تابستان از آسیب  گرما حفظ كند , براى آنكه لوازم زندگى خود را در محیط امنى كه فقط در اختیار شخص خود اوست  بگذارد . زندگى خود را محدود مى كند به اینكه غالبا در میان یك  چهار دیوارى معین بگذرد . حالا نام این را چه باید گذاشت  ؟ آیا خانه و مسكن براى انسان محدودیت  است  و منافى آزادى او است  یا مصونیت است  ؟ و همچنین است  لباس . انسان پاى خود را در كفش و سر خود را در كلاه و تن خود را به انواع جامه ها محصور مى كند و مى پیچد و البته به وس همین كفش و كلاه و جامه است  كه نظافت  خود را حفظ مى كند , جلو سرما و گرما را مى گیرد . حالا نام این را چه باید گذاشت  ؟ آیا مى توان نام همه اینها را زندان گذاشت  و اظهارتأسف  كرد كه پا در كفش و سر در كلاه و تن در پیراهن زندانى شده و آرزوى آزاد شدن اینها را از این زندانها كرد ؟ ! آیا مى توان گفت  خانه و مسكن داشتن محدودیت  است  و منافى آزادى است  ؟ !

تقوا هم براى روح مانند خانه است  براى زندگى , و مانند جامه است  براى تن . اتفاقا در قرآن مجید از تقوا به جامه تعبیر شده . در سوره مباركه اعراف  آیه 26 بعد از آنكه نامى از جامه هاى تن مى برد مى فرماید :  و لباس التقوى ذلك  خیر  . یعنى تقوا كه جامه روح است  بهتر و لازمتر است  .

آنوقت  مى توان نام محدودیت  روى چیزى گذاشت  كه انسان را از موهبت  و سعادتى محروم كند , اما چیزى كه خطر را از انسان دفع مى كند و انسان را از مخاطرات  صیانت  مى كند , او مصونیت  است  نه محدودیت  , و تقوا چنین چیزى است  .

امیرالمؤمنین تعبیرى بالاتر از این هم دارد كه نه تنها تقوا را محدودیت و مانع آزادى نمى داند بلكه علت  و موجب  بزرگ  آزادى را تقواى الهى مى شمارد . در خطبه 228 مى فرماید :  فان تقوى الله مفتاح سداد , و ذخیر معاد , و عتق من كل ملكة , و نجاه من كل هلكة , بها ینجح الطالب  , و ینجو الهارب  و تنال الرغائب. (  نهج البلاغه , خطبه 189 .)یعنى تقوا كلید درستى و اندوخته روز قیامت  است  , آزادى است  از قید هر رقیت  , نجات  است  از هر بدبختى .

تقوا در درجه اول و به طور مستقیم از ناحیه اخلاقى و معنوى به انسان آزادى مى دهد و او را از قید رقیت  و بندگى هوا و هوس آزاد مى كند , رشته حرص و طمع و حسد و شهوت  و خشم را از گردنش برمى دارد , ولى به طور غیر مستقیم در زندگى اجتماعى هم آزادیبخش انسان است  . رقیتها و بندگیهاى اجتماعى نتیجه رقیت  معنوى است  . آنكس كه بنده و مطیع پول و یا مقام است  نمى تواند از جنبه اجتماعى , آزاد زندگى كند . لهذا درست  است  كه بگوئیم  عتق من كل ملكة . یعنى تقوا همه گونه آزادى به انسان مى دهد . پس تقوا تنها نه اینست  كه قید و محدودیت  نیست  بلكه عین حریت  و آزادى است  .

صفحه : 31

 نظر دهید »

كرامات انسان را به جهنم می‌برد!

27 مرداد 1390 توسط فراهانی
مكاشفات و كرامات از اموری هستند كه در حوزه دین و عرفان مورد توجه‌اند و بعضا شگفتی‌های فراوانی می‌آفرینند.

آیت الله بهجت

اما آیا انسان باید به دنبال این مكاشفات بوده و آن را هدف خود از دین‌داری قرار دهد؟ مرحوم آیةالله بهجت رضوان‌الله علیه به این سوال پاسخ داده‌اند.

شخصی از حضرت آیةالله بهجت رضوان‌الله تعالی علیه می‌پرسد: “چه كنم كه در معنویات آن‌قدر موفق باشم كه صاحب كشف و كرامت گردم؟”

آن پیر روشن‌ضمیر در پاسخ می‌فرمایند: “كسانی كه از مقداری معنویات برخوردار بودند، دنبال كشف و كرامت نمی‌رفتند.

عاشق مقامات عرفانی و كرامات نباشید، گاهی این جور كارها شما را به جهنم می‌برد! انسان باید در این مسیر انسانیت و كسب معارف، اهل مراقبه باشد و تا به مراقبه نرسد، فایده‌ای ندارد!"(1)

واقعیت آن است كه حضرت آیةالله بهجت كه خود اهل كرامات بودند و اساتیدی اهل كرامت و مكاشفه داشتند و چه بسا شاگردانی اهل كرامت پرورش داده باشند، افراد را از مسیر پرخطری پرهیز داده‌اند كه طمع بی‌جا در آن می‌تواند مشكلات عدیده دنیوی و اخروی ایجاد كرده و گاه انسان را به ورطه علوم غریبه و حتی رابطه با برخی موجودات غیبی كه دشمن انسان هستند، بكشاند.

بنابراین، این عارف برحق، همواره تاكید می كردند كه راه واقعی عرفان “ترك گناه” است و چون این امر كه البته ساده هم نیست حاصل شد، بقیه خیرات به سوی انسان سرازیر می‌شود.

به واقع كرامت شیعه به قرآن و عترت است و با وجود این دو به چیزی نیاز ندارد، هر چند كه آنان كه خالصانه پای در این راه نهند و از طمع به عجایب بپرهیزند، خداوند آنان را مشمول رحمت كرده و كراماتی نیز نصیبشان می‌كند، آن‌گونه كه نصیب آیةالله بهجت فرمود: “الذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا“.


پی نوشت :

1- (كتاب پرسش‌های شما و پاسخ‌های آیةالله بهجت، جلد دوم)

منبع: جهان نیوز

تهیه و تنظیم : گروه حوزه علمیه تبیان

 نظر دهید »

تذکر به خویشتن

27 مرداد 1390 توسط فراهانی





پرسیدم: بار الهی چه عملی از بندگانت بیش از همه تو را به تعجب وا می‌دارد؟


پاسخ آمد: اینکه شما تمام کودکی خود را در آرزوی بزرگ شدن به سر می‌برید و دوران پس از آن را نیز در حسرت بازگشت به کودکی می‌گذرانید.


اینکه شما سلامتی خود را فدای مال‌اندوزی می‌کنید و سپس تمام دارایی خود را صرف بازیابی سلامتی می‌نمایید.


اینکه شما به قدری نگران آینده‌اید که حال را فراموش می‌کنید، در حالی که نه حال را دارید و نه آینده را.


این که شما طوری زندگی می‌کنید که گویی هرگز نخواهید مرد و چنان گورهای شما را گرد و غبار فراموشی در بر می‌گیرد که گویی هرگز زنده نبوده‌اید.


سکوت کردم و اندیشیدم،


در خانه چنین گشوده، چه می‌‌طلبیدم؟ بلی، آموختن …


پرسیدم: چه بیاموزم؟


پاسخ آمد:

بیاموزید که مجروح کردن قلب دیگران بیش از دقایقی طول نمی‌کشد ولی برای التیام بخشیدن آن به سالها وقت نیاز است.


بیاموزید که هرگز نمی‌توانید کسی را مجبور نمایید تا شما را دوست داشته باشد، زیرا عشق و علاقه دیگران نسبت به شما آینه‌ای از کردار و اخلاق خود شماست.


بیاموزید که هرگز خود را با دیگران مقایسه نکیند، از آنجایی که هر یک از شما به تنهایی و بر حسب شایستگی‌های خود مورد قضاوت و داوری ما قرار می‌گیرد.


بیاموزید که دوستان واقعی شما کسانی هستند که با ضعف‌ها و نقصان‌های شما آشنایند ولیکن شما را همانگونه که هستید و دوست دارند.


بیاموزید که داشتن چیزهای قیمتی و نفیس به زندگی شما بها نمی‌دهد، بلکه آنچه با ارزش است بودن افراد بیشتر در زندگی شماست.


بیاموزید که دیگران را در برابر خطا و بی‌مهری که نسبت به شما روا می‌دارند مورد بخشش خود قرار دهید و این عمل را با ممارست در خود تقویت نمایید.


بیاموزید که دو نفر می‌توانند به چیزی یکسان نگاه کنند ولی برداشت آن دو هیچگاه یکسان نخواهد بود.


بیاموزید که در برابر خطای خود فقط به عفو و بخشش دیگران بسنده نکنید، بلکه تنها هنگامی که مورد آمرزش وجدان خود قرار گرفتید، راضی و خشنود باشید.


بیاموزید که توانگر کسی نیست که بیشتر دارد بلکه آنکه خواسته‌های کمتری دارد از همه توانگرتر است.


به خاطر داشته باشید

که مردم گفته‌های شما را فراموش می‌کنند و همین مردم اعمال شما را


نیز از یاد خواهند برد ولی، هرگز احساس شما نسبت به خویش را

از خاطر نخواهند زدود.

 1 نظر

دروغگو با دروغ خود چه چیزهایی بر ضد خود فراهم می كند؟

26 مرداد 1390 توسط فراهانی


پاسخ:

امام على علیه‏السلام :
یَكتَسِبُ الكاذِبُ بكِذبهِ ثلاثا : سَخَطَ اللّه علَیهِ ، واستِهانَةَ الناسِ بهِ ، ومَقتَ الملائكةِ لَهُ .
دروغگوبا دروغگویىِ خود سه چیز به دست مى‏آورد : خشم خدا را نسبت به خود ، نگاه تحقیرآمیز مردم را نسبت به خود و دشمنى فرشتگان را نسبت به خود .

غرر الحكم : 11039 منتخب میزان الحكمة : 486
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 40
  • 41
  • 42
  • ...
  • 43
  • ...
  • 44
  • 45
  • 46
  • ...
  • 47
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 79
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مدرسه علمیه حضرت زینب (س) شاهد

  • خانه
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • پزشکی و سلامت
  • اخبار حوزه
  • مذهبی
  • اخلاق
  • احکام
  • سیاسی
  • پیامهای قرآنی
  • دانلود
  • آشپزی
  • متفرقه
  • وصیت نامه شهدا
  • دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

پیوندهای روزانه


سایت مقام معظم رهبری
سایت دفتر ریاست جمهوری
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
طلبه های زینب شاهد
سبط یهودا

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

آخرین نظرات

  • فرشاد در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • ذره و آفتاب  
    • معاونت پژوهش شاهین دژ
    • ذره و آفتاب
    در یک تکلیف بسیار بزرگ
  • ونوس در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • شيلا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • n در آیا دین اجازه ظلم شوهر به زن را صادر کرده؟!!
  • محمد در دانلود کتاب آیین همسرداری آیت الله ابراهیم امینی
  • عبدالعظیم حسنی (ع)  
    • مدرسه علمیه حضرت عبدالعظیم علیه السلام
    در کم گوی
  • پگاه در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • افضلي  
    • گلاب اشک
    در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • مظلومی  
    • قدسیه بهشهر
    در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • راحله در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • یاسمن در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • یاسمن در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • عذرا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • نسیم در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • امیررضا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • گروه فرهنگی تبلیغی نحل در کی هست و کی نیست؟!
  • مینا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • بنده خدا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل  
    • مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزّهراء سلام الله علیها شهرستان آمل
    در یک تکلیف بسیار بزرگ

مدرسه علمیه حضرت زینب (س) شاهد

Items

  • گوشه‌هایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، بر اساس بیانات مقام معظم رهبری:
  • منظور از ولایت مطلقه فقیه چیست؟
  • السلام علیکِ یا بنت رسول الله
  • محورهاى هفتگانه و اسناد و مدارك خطبه فدکیه
  • مصحف فاطمه«س» چيست؟
  • كتابشناسي زن و انقلاب اسلامي
  • ضرورت انقلاب اسلامی
  • مفهوم انقلاب اسلامی
  • نظریات جامعه شناسی از منظر شهید مطهری و علامه طباطبایی
  • نظریات جامعه شناسی از منظر شهید مطهری و علامه طباطبایی
  • داعش و نهضت های نوظهور جامعه اسلامی
  • حجاب
  • کم گوی
  • معجزه امام جواد علیه السلام
  • کی هست و کی نیست؟!
  • عابدترین زنان
  • همه بخوانند!
  • زمان خواب
  • زهرا (س) فصلی از کتاب رسالت
  • خیر و نیکی
  • تماس