پیامهای قرآنی
اندیشه و فکر بد و خطا، گناه است .(مدثر21-20)
مومنان وقتی احسان کنند منت ننهند . (مدثر6)
صبر مومن برای رضای خداست (مدثر7)
اندیشه و فکر بد و خطا، گناه است .(مدثر21-20)
مومنان وقتی احسان کنند منت ننهند . (مدثر6)
صبر مومن برای رضای خداست (مدثر7)
خداوند لحظه ای از توجه به آفریده ها غافل نیست (مومنون 17)
لقمه حلال بهترین مقدمه نیکوکاری است (مومنون 51)
دربین مومنین و امت اسلامی باید دربرابر بدی خوبی کرد (مومنون 96)
كسى كه پشت سر مرد یا زن مسلمانى غیبت كند خداوند تا چهل روز نماز و روزهاش را قبول نمى كند، مگر آن كه آن مسلمان از او درگذرد.
بحارالانوار، ج 75 ، ص 258
امام صادق (ع) فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!
1- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» (آل عمران ایه 171) پناه نمی برد.در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.
2- در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» (سوره انبیاء آیه 87) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء آیه 88)
3- در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد» (سوره غافر آیه 44) … پناه نمی برد.
زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه 45)
4- در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر «ماشاءالله لا قوه الا بالله» پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است:
«مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود)
فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد
شیخ ابو حفض نیشابورى یكى از علماى بر جسته اسلامى است . در فصل بهار با تنى چند از اصحاب و شاگردانش براى تفریح به صحرا رفتند. هنگام عبور، خانه اى را دیدند كه در كنارش درخت سبز و خرمى وجود داشت . ابوحفض در آنجا درنگ كرد و با دیده عبرت و اندیشه به آن درخت مى نگریست . در این هنگام پیرمردى مجوس از خانه بیرون آمد و به شیخ گفت : اى كسى كه پیشتاز خوبانى ، آیا میهمانى كسى را كه پیشتاز بدان است مى پذیرد؟
ابوحفض با گشاده رویى گفت : آرى ، آنگاه با همراهان داخل خانه مرد مجوسى شد. یكى از یاران ابوحفض آیاتى از قرآن را تلاوت كرد، سپس صاحب خانه گفت :
مى دانم كه شما غذاى ما را نمى خورید، این چند درهم را بگیرید و بروید بازار و از مسلمانان غذاى خریدارى كرده و بیاورید.
آنها پول را گرفتند و خواستند براى خریدن غذا از خانه بیرون روند، مجوسى به شیخ گفت :
من از تو جدا نمى شوم و از این پس در گروه یاران تو خواهم بود، مگر غیر از این بیش مى خواهى كه بگویم : اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله و او مسلمان شد و با اسلام او حدود ده نفر دیگر از بستگانش اسلام آوردند، آنگاه ابوحفض به یاران خود گفت : هر گاه براى تفریح بیرون رفتید، این گونه روید كه برخورد و روش خوبتان موجب گرایش عده اى به اسلام گردد
نام كتاب : عاقبت بخیران عالم
مؤ لف : على محمد عبداللهى