یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
  • جستجو 
  • آخرین نظرات 
  • خانه 

مذهب سازی؛ صهیونیسم و جوانان

02 دی 1389 توسط فراهانی

آنان تصمیم گرفته اند که به هیچ کس اجازه اظهار وجود ندهند ، رسما اعلام می کنند همه باید تحت اداره یهود باشند ، همه باید به شنیدن صدای آنان عادت کنند . همه چیز را آنگونه که خود می پسندند ، می خواهند .

جوانان را در دنیایی از خیالات و اوهام شاعرانه گرفتار می سازند و به وقت استیصال و سر خوردگی لحظه ای که جوان به هر چیزی چنگ می زند تا خود را از مهلکه نجات دهد ، مذهب جعلی ای که سران یهودی از پیش طراحی کرده اند در اختیار او می گزارند .
بر این اساس می گوییم :
1. شیطان پرستی مذهبی است ساختگی که توسط سران یهودی ای که مدیریت افکار و اندیشه ها را در انحصار خود می پندارند بوجود آمده است .
یهود با صرف مبالغ هنگفت و با خدمت گرفتن هنرپیشگان ، خوانندگان ، نوازندگان ، انتشار سی دی های آموزشی ، مجلات ، روزنامه ها و کاباره ها … در صدد پر کردن خلاء روحی و معنوی جوانان
غرب و به تبع جوانان شرق برآمده است .
تا جایی که بگفته رئیس بیمارستان نوجوانان نیویورک ، شیطان پرستی یکی از شایع ترین تهدیداتی است که در مقابل بچه های امروز قرار گرفته است .
پر واضح است وقتی کلیسا نتواند در مقابل خواسته های معنوی جوانان الگوی مناسبی ارائه دهد ، آنانی که خود را گرگ می خوانند هدایت گله های گوسفند را بعهده خواهند گرفت .
و کیست که متوجه استخوانهای شکسته کلیسا نشده باشد .
رئیس بخش تحقیقات سری پلیس ایالات متحده می گوید : می توانید مرگ را در بیشتر کلیسا ها لمس کنید ، چیزی برای ادامه حیات وجود ندارد .

2.شیطان پرستی دنیایی را ترسیم می کند که هیچ روزنه امیدی برای آن متصور نیست . به همین جهت شیطان پرستی را جهان تاریک نیز میگویند.

3.شیطان پرستی آنگونه که خود می گوید حقیقتی را جستجو می کند که در این جهان یافت نمی شود . خود کشی که از موارد رایج این آیین است ، توجیهی اینگونه دارد : اگر بپرسی چرا خودت را می کشی ؟ می گوید می خواهم به حقیقت برسم و حقیقت در این دنیا به دست نمی آید .
پیامبر عزیز اسلام (ص) عبارتی دارد که می فرمایند : در آخر الزمان ، دنباله روها از نابخردان پیروی می کنند .
مذهب سازان عصر جدید بسیار زیرک هستند . آنان به این حقیقت رسیده اند که همیشه گروهی در دنیا وجود دارند که از هیچ گونه استقلال فکری برخوردار نیستند و متاسفانه این گروه کمتر به خردمندان تمایل دارند ، بلکه میل بیشترشان به کسانی است که هوی و هوس را سر لوحه کار خود قرار داده اند . پروتکل های دانشوران یهود به صراحت به تربیت و آموزش افراد اشاره دارد ، می گوید : تا زمانی که افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگاره های تربیتی ما دوباره تربیت نشوند ، نمی توانیم برنامه هایمان را در این گونه جوامع مطابق با روشی کلی و یکسان پیاده کنیم . اما اگر برنامه ها را محتاطانه و توام با آموزش آغاز کنیم می توانیم در کمتر از یک دهه منش و خلق و خوی سر سخت ترین افراد را تغییر داده و آنها را مانند افرادی که از پیش مطیع ساخته ایم به زیر سلطه خویش در آوریم .
4. به شیطان پرست تفهیم می کنند که دنیای شیطان پرستی زندگی در میان لجن است و هیچ وقت نمی شود در لجن زندگی کرد و به لجن آلوده نشد و هیچ چاره ای برای پاک شدن نیست جر مردن و رهایی از این دنیا .
5. به شیطان پرست می فهمانند زندگی در این دنیا بر پایه دروغ است و همه باورهای مردم بر پایه همین دروغ شکل گرفته است ، همه عادت کرده اند دروغ بگویند ، لذا اگر حرف راست هم بزنید کسی آن را باور نمی کند .
6. شیطان پرستی آیینی است که همه چیز را منفی ارائه می دهد . آدم شیطان پرست عمر شب را بلند می داند . او حتی خورشید را مانع از تابش نور می پندارد . آنان همه چیز را منفی می خواهند ، اگر به باغ سیب بروند همه سیب ها را کال می بینند و اگر به تئاتر بروند همه بازیگر ها را لال می پندارند. به شیطان پرست می گویند چشمهایت را باز کن ، فقط ببین . مغزت را ببند ، فکر نکن . نقش تو ، نقش تماشا چی تئاتر در این دنیاست .
آدم وقتی در دام ابلیس هایی که طراح و مدیران اجرایی احکام شیطان پرستی اند قرار می گیرد ، به مثابه مواد خامی خواهد بود که هر شکلی را اراده کنند ، از او می سازند.
پروتکلهای دانشوران صهیونیسم جهت دادن به فکر و اندیشه مردم غیر یهودی را به کمک سخن پردازی و تئوریهای وسوسه انگیز ، کار متخصصان و مدیران یهودی می داند.
آنان آنچنان به تبدیل آدمها می پردازند که بسیاری از افراد از اینکه موجود دیگری شده اند که خودشان نیستند ، خبر دار نمی شوند.
حتی آنانی که فکر می کنند مدیر و طراح و برنامه ریز حداقل بخشی از شیطان پرستها هستند ، تنها عاملی ناچیز و بی مقدارند که کورکورانه در خدمت ابلیس بزرگ قرار گرفته اند.

7. راهی که برای شیطان پرست ترسیم می کنند معجونی است که هر آدم گرفتاری را به وحشی گری و نفرت سوق می دهد. اولا راه نیست ، کوره راه است. مسیری است که به هیچ جا راه ندارد. بن بست است. رسما اعلام می کنند ما به مقصد نمی رسیم. برای شیطان پرست تفهیم می کنند جاده ای که در آن قرار دارد پر از خط کشی های در هم و بر هم است. و او در یافتن راه خروج تا سر حد جنون و دیوانگی پیش می رود و سر انجام مطمئن می شود راه بازگشتی وجود ندارد.


8. احیاء اخلاق مصیبت بار قوم لوط امروز از طریق گروههای شیطان پرست و وابسطه به آن ترویج می شود. پیشرفت هم جنس خواهی باور کردنی نیست. حمایت مقامات ارشد کلیسای انگلیس ، پارلمان اتحادیه اروپایی ، انجمن اطلاعات جنسی و انجمن آموزش و پرورش ایالات متحده … ننگ آور است.
امروز دیگر صلیب های وارونه ، ستاره پنج پر ، خفاش ، صورتهای نقاشی شده ، ماسک های حیوانات درنده ی شاخ دار ، برهنه پوشی … تنها نشانه ها و سمبل های شیطان پرستی نیست. عمده ترین نشانه شیطان پرستی را در تجاوز و قتل به ویژه در تجاوز به کودکان و نوجوانان به همراه قتل آنان باید دید. مدتی پیش روزنامه های آمریکا نوشتند جمعی شیطان پرست دستگیر شدند که نوجوانان و حتی کودکان را وحشیانه مورد تجاوز قرار داده و با ساتور تکه تکه می کرده اند. استفاده افراطی از مشروبات الکلی ، مواد مخدر ، قرص های روان گردان و انرژی زا ، استفاده و استعمال آلات مصنوعی ، خوردن و آشامیدن ادرار و مدفوع … معجونی از بیماری های روحی ، روانی و جسمی بخصوص بیماری های عفونی و ایدز را برای شیطان پرست ها به ارمغان آورده است. ایدز شایع ترین بیماری نزد شیطان پرستان است. و 75 در صد عامل آلودگی شش هزار نفری که روزانه مبتلا به این درد بی درمان می شوند انتقال از طریق تماس جنسی است.
9. توصیه ای که شیطان پرست ها ناگزیر به انجام آنند. شنیدن آهنگ های تند همراه با خشونت است. که وحشت و نفرت را با خود دارد. آنان موظفند همیشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسیح و سایر مقدسات اعلام کنند. خود را بی خانمانی بیابانگرد بپندارند که از عشق و محبت متنفرند. آنان خوانندگان بسیار خشنی ، که در صدایشان می توان غرش حیوانات وحشی را شنید ، سمبل قدرت شیطان پرستی می دانند. که کمبود و نیاز خود را با خشونت زیاد رفع می کنند. اهانت به ادیان به عنوان آزادی بیان در تصنیف های خوانندگان شیطان پرست ترویج و تبلیغ می شود. اکنون موسیقی بی ریشه جاز که از موسیقی Yidish یهودیان گرفته شده در همه زوایای ذهن جوان آمریکایی و … رخنه کرده ، به طوری که مایکل جکسون یهودی را از تمام مقدسین کلیسا بر تر می دانند. روزی گروه بیتل ها از سر مزاح اعلام کرده بود که از خدا نیز معروف تر است و امروز گروه های موسیقی شیطان پرست عملا پرچم جنگ با خدا را بر افراشته اند.
10. دوست جوان من بداند:
بنیانگزار فرقه شیطان پرستی یک یهودی از خاندان لوی به نام آنتوان لوی است و در کلیسای شیطان آنتوان لوی ، مناسک جنسی جایگاه خاصی دارد. همان رقص ها و کار های جنسی که به وسیله فرانکسیست ها ، به طور مخفی انجام می شد ، امروز از طریق گروه های شیطان پرست مثل متالیکا در سطح عموم رواج داده می شود.
صنعت سکس و بازرگانی تن که در ردیف سود آورترین تجارت های جهان است به همراه صنایع مشروب سازی ، قاچاق مواد مخدر ، قمار و صنعت سینما در انحصار یهود است.
شبکه وسیعی از کلوبهای شبانه و فاحشه خانه ها توسط ویلیام ساموئل رزنبرگ ، مشهور به بیلی رز ، که از یهودیان مهاجر به آمریکا است ، تاسیس شد.
غول صنایع مشروب سازی ، یهودی مهاجر ، ساموئل برنفمن است. که امروزه دفتر مرکزی کمپانی مشروبات الکلی برونفمن ها ، به نام سیگرام در نیویورک است و در 120 کشور جهان شعبه دارد و فروش سالانه آن بیش از یک میلیارد دلار است.
سلطان دنیای پنهان شخصی است یهودی ، به نام روچیلد ، که بزرگترین امپراطوری قمار را در ایالات متحده ایجاد کرد او در قاچاق مشروبات الکلی و مواد مخدر ، سرمایه گزاری عظیمی نمود.
اولین فیلم تاریخ سینما که در آن حریم اخلاق شکسته شد ، ماه آبی است نام دارد که توسط یک یهودی به نام اتوپرمینگر بسال 1953 کارگردانی شد و برای اولین بار واژه هایی مانند ، آبستن و باکره را بکاربرد.
سه سال بعد همین کارگردان یهودی فیلم مردی با دست های طلایی را عرضه کرد و یک تابوی اخلاقی دیگر را شکست. او برای اولین بار به نمایش اعتیاد به هرویین پرداخت.
پرمینگر در فیلم بعدی اش که در سال 1959 ساخته شد برای نخستین مرتبه ، صحنه تجاوز جنسی را به نمایش درآورد.
انسانیت زدایی ، هدف اصلی همه فیلم های این کارگردان یهودی بوده است.
و اینک شیطان پرستی با اسطوره سازی و با ارائه مطالب گمراه کننده و پورنوگرافیک سعی در تحقیر جوانان و برده داری نوین دارد.

 1 نظر

نظر مراجع تقلید درباره چشم زخم

02 دی 1389 توسط فراهانی

بر اساس استفتاء انجام شده از دفتر آیت الله موسوی اردبیلی آخرین آیات مبارکه سوره قلم که می فرماید “و آنان که کافر شدند چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند و مى‏گفتند او واقعا دیوانه‏اى است” به پیغمبر نازل شد تا از چشم زخم در امان باشد و استفاده از این آیه برای در امان ماندن از چشم زخم کاربردی است.

در استفتاء از دفتر آیت الله جعفر سبحانی نیز استفاده از برخی آیات قرآن چون آیه 51 سوره قلم و آیة الکرسی برای استفاده علیه چشم زخم مورد تأیید قرار گرفت و طی آن به کاربرد دعاهایی چون تعویذ و شرف الشمس که در مفاتیح نیز ذکر شده اشاره شد.

دفتر آیت الله نوری همدانی در پاسخ به استفتاءدر رابطه با استفاده از مهره های آبی رنگ به عنوان دستبند، گردنبند یا آویز در منازل تأکید کرد که این مهره ها دارای هیچ مستند شرعی نیست. ممکن است بتوان برای برخی سنگها چون عقیق خواصی را برشمرد اما درباره مهره های آبی رنگ مستند شرعی وجود ندارد، در رابطه با جلوگیری از چشم زخم خواندن “و ان یکاد ( آیه 51 سوره قلم)"، آیة الکرسی و یا چهارقل در روایات آمده است. در این استفتاء همچنین تأکید شده است که دعای شرف الشمس و تعویذ از دعاهای مستند در این رابطه هستند.

در تفسیر نمونه در رابطه با آیه 51 سوره قلم آمده است: بسیارى از مفسران گفته اند: منظور این است که دشمنان به هنگامى که آیات با عظمت قرآن را از تو مى شنوند، به قدرى خشمگین و ناراحت مى شوند و با عداوت به تو نگاه مى کنند که گویى مى خواهند تو را با چشمهاى خود بر زمین افکنند و نابود کنند! و در توضیح این معنى جمعى افزوده اند که آنها مى خواهند از طریق چشم زدن که بسیارى از مردم به آن عقیده دارند و مى گویند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته است که با یک نگاه مخصوص ممکن است طرف را بیمار یا هلاک کند، تو را از بین ببرند.

تفسیر نمونه در ادامه آورده است: بعضى دیگر گفته اند که این کنایه از نگاههاى بسیار غضب آلود است. تفسیر دیگرى براى این آیه به نظر مى رسد که شاید از تفسیرهاى بالا نزدیکتر باشد و آن اینکه قرآن مى خواهد تضاد عجیبى را که در میان گفته هاى دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن این است که آنها وقتى آیات قرآن را مى شنوند آنقدر مجذوب مى شوند و در برابر آن اعجاب مى کنند که مى خواهند تو را چشم بزنند.

از رسول گرامی اسلام روایت شده که روزی آن حضرت از قبرستان بقیع می‌گذشت و فرمودند: به خدا قسم بیشتر اهل این قبرستان به سبب چشم زخم در اینجا آرمیده‌اند.

از امام صادق (ع) روایت شده است: اگر این قبرها شکافته شود هر آیینه می‌بینید که بیشتر مردگان به سبب چشم زخم مرده‌اند، زیرا چشم زخم حق است. آگاه باشید که پیامبر اکرم(ص) فرمودند:‌ چشم زخم حق است پس هر کس از سیرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شد، خدا را یاد کند، زیرا وقتی خداوند را به یاد آورد، ضرری به برادر مؤمنش نمی‌رسد.

از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: کسی که چیزی از برادرش او را متعجب ساخت، بگوید: «تَبارکَ اللّه اَحسَن الخالقین» زیرا چشم زخم حق است.

از رسول خدا (ص) روایت شده است: چشم زخم حق است، وقتی یکی از شماها به انسان یا حیوانی یا اشیاء دیگری که زیبا است بنگرد و تعجب نماید، بگوید: «آمنتُ بالله و صلی الله علی محمد و آله» پس از آن، اثر چشمش خنثی می‌شود.

 نظر دهید »

مشهد ‌الحسین‌(ع): جزیرهٔ شیعه در قلب اسرائیل

23 آذر 1389 توسط فراهانی

«سورپرایز مقدس، پشت بیمارستان اسرائیلی». این عنوان یادداشتی است که سایت لس‌آنجلس‌ تایمز در 21 می 2008 به قلم «باتشیوا سابلمن» حول کشفی نادر در یکی از شهرهای فلسطین اشغالی منتشر کرده است. شهر ساحلی «اشکلون» (Ashkelon) در آن زمان و به دلیل نزدیکی به غزه، چند بار مورد حملهٔ راکت‌های شلیک‌شده از سمت نوار غزه قرار گرفته است. در یک حمله و در اثر تصادم موشک به یک مرکز خرید، ده‌ها نفر از ساکنین این شهر مجروح می‌شوند و در مرکز پزشکی Barzilai مورد مداوا قرار می‌گیرند. این حادثه، توجه اذهان را به یک قطعهٔ شگرف تاریخی در بیمارستان شهر «اشکلون» جلب می‌کند: مقام رأس‌الحسین علیه‌السلام.

مورخین اسلامی دربارهٔ این‌که پس از وقوع حادثهٔ کربلا و شهادت امام حسین‌ بن علی بن ابی‌طالب، تقدیر الهی سر بریدهٔ امام را به کدامین خاک مدفون کرده است، اختلاف نظر دارند. اقوال مختلف که بعضی مبتنی بر روایات منقول از ائمهٔ شیعه هستند و بعضی دیگر از روایت‌های تاریخی نتیجه شده‌اند، نظر مشترکی را حول این موضوع فراهم نمی‌آورند. اگر از بعضی باورهای عام هم‌چون اعتقادی که میان بعضی از شیعیان افغان وجود دارد و زیارت‌گاهی را در استان کندز افغانستان به عنوان محل دفن سر تقدیس می‌کنند، بگذریم، خاصهٔ این‌ نگاه‌های تاریخی را می‌توان حول دو محور دسته‌بندی کرد؛ گروهی از محققین و مورخین شیعه که محل دفن سر امام را بر کنار مضجع و در کربلا و یا دست‌کم در عراق می‌دانند، و گروهی دیگر که عموما شامل مورخین اسلامی غیر اثنی‌عشری (هم‌چون اهل‌تسنن و اسماعیلیه) می‌شود و مدفن سر را خارج از عراق، در شام و مصر و سوریه می‌دانند.

در این مقال، مجال بررسی و اعتبارسنجی این روایات تاریخی نیست، نیز این‌که کاری است خارج از توش و توان نگارنده؛ اما اشاره‌ای به روایت تاریخی دمشقیه به منظور طرح پیش‌زمینهٔ تاریخی این مسئله، ضروری است. روایت زیر را از مقاله‌ای تحت عنوان «تاریخ مختصر انتقال رأس مقدس حسین‌بن‌علی، از دمشق تا اشکلون تا قاهره» ترجمه کرده‌ام که به قلم «دکتر عباس برهانی» در روزنامهٔ «دیلی‌نیوز» پاکستان به تاریخ 3 ژانویه 2009 به چاپ رسیده است و مدخل «حسین‌ بن علی» در صفحهٔ انگلیسی ویکی‌پدیا به آن ارجاع داده است. بدیهی است که این نقل، به معنای تأیید یا رد آن نیست.
***
با حضور اسرای اهل‌بیت، یزید بن معاویة پس از برپایی جشن و به نمایش گذاردن سر بریدهٔ امام حسین، آن را در شکافی در دیوار درونی مسجد جامع دمشق دفن کرد. این سر تا زمان حکومت عباسیون مضبوط و محدود، اما مورد احترام و زیارت دوست‌داران اهل‌بیت رسول‌الله باقی می‌ماند.  «المقتدر بالله» خلیفهٔ عباسی تلاش زیادی برای بازداری شیعیان از زیارت این مقام انجام می‌دهد، که ثمری نمی‌دهد. پس دستور می‌دهد تا مقام و علائم آن را نابود کنند و تابوت حاوی سر را در شهر «عسقلان» که در آن زمان مرز حکومت مسلمین بوده است، به‌طور مخفیانه دفن کنند.

سال‌ها بعد، «ابومنصور نزار المصطفی» خلیفهٔ پانزدهم فاطمی، مکان این سر را در محلی به‌ نام «باب الفرادیس» در عسقلان شناسایی می‌کند، اما هم‌چنان تا حدود 250 سال بعد یعنی سال 1153 میلادی در همان مکان باقی می‌ماند. خلیفهٔ هجدهم فاطمی «معاد المنتصر بالله» به «داعی، بدرالجمالی» فرماندهٔ نیروهای فاطمی در فلسطین دستور می‌دهد تا محل دقیق رأس الحسین را شناسایی و بازسازی کند. بدرالجمالی طبق این دستور، مسجدی را در محل مذکور برپا می‌کند که به «مسجد مشهد الحسین» نام‌گذاری می‌شود. او منبری چوبین تهیه می‌کند که درون آن، کتیبه‌ای به خط کوفی عربی فاطمی کنده‌کاری شده است و گزارشی از چگونگی این سیر ارائه می‌دهد. [گفتنی است این کتیبهٔ تاریخی کماکان در منبر فاطمی موجود است.]

پس از آن‌که «الطیب ابی‌القاسم» بیست‌ویکمین خلیفهٔ فاطمی رو به انزوا گذارد، عمویش «عبدالمجید» حکومت فاطمی را تصاحب کرد. در میانهٔ جنگ‌های صلیبی، او از خوف قساوت و بی‌رحمی دشمنان دستور می‌دهد تا «امیر صیف المملکة تمیم» والی شهر عسقلان  به همراه «قاضی محمد بن مسکین» تولیت مشهد الحسین، تابوت سر را از جایگاه خود خارج کنند و در کمال احترام و تکریم به قاهره منتقل کنند. مورخینی چون المقریزی و ابن میسّر چنین نقل کرده‌اند که در روز سه‌شنبه دهم جمادی‌الآخر، تابوت را طی تشریفات خاص و همراه موکبی شکوهمند که در پیشاپیش آن امیر مصر «الصالح طلائع بن زریک» بود، به سمت کاخ زمرد آوردند و سپس در محلی به نام «قبة الدیلم» به خاک سپردند. این مکان امروزه با نام «مشهد الحسین» در قاهره، زیارت‌گاه جمع کثیری از مسلمانان مصری است که هرساله و به ویژه ایام محرم، به آن‌جا می‌آیند.

این‌ها گذشت تا به وقت سلطنت «صلاح‌الدین ایوبی». یکی از مورخین مشهور مصری به نام «محی‌الدین عبد الزهیر» می‌نویسد: “هنگامی که صلاح‌الدین به قدرت رسید، تمامی آثار بر جای مانده از حکومت فاطمی را تخریب می‌کند و عزاداری در ماه محرم را ممنوع می‌کند و روز عاشورا را روز شادی و جشن اعلام می‌کند.” در طول حکومت وی که از دشمنان شیعه بوده است، منبر فاطمی را از عسقلان به «مسجد خلیل‌الرحمن» یا «مسجد ابراهیمی» در شهر الخلیل کنونی در فلسطین منتقل می‌کنند، لیکن متوجه کتیبهٔ تاریخی آن نمی‌شوند. تا آن‌که بعدها «طاهر صفی‌الدین» پنجاه‌ویکمین داعی فاطمی (متوفای 1965میلادی)، حین بازدید از مسجد خلیل‌الرحمن، هزار سال پس از انقراض حکومت فاطمیان، منبر فاطمی را شناسایی می‌کند و کتیبه را مشاهده می‌کند.
***
اما مسجد شهر عسقلان، که امروزه به نام عبری «اشکلون» شناخته می‌شود، با عنوان «مسجد المشهد الحسین» تا نیمهٔ قرن بیستم میلادی پا برجا بوده است و مورد تکریم و زیارت مسلمانان قرار داشته است. در این سال‌ها، این مسجد به عنوان مجلل‌ترین بنای شهر اشکلون شناخته می‌شده است. «توفیق کنعان» در کتاب «مقدسات محمدی در فلسطین»، آن را «مقامی عظیم بر فراز یک تپه» توصیف می‌کند که مقبره‌ای در میان ندارد، اما رکنی دارد که نشانه‌دهندهٔ مکان دفن سر بوده است. گزارشی در روزنامهٔ «هاآرتص» در سال 2005 مبنی بر آن است که این زیارت‌گاه در جولای 1950 به دستور «موشه دایان» تخریب شده است.

«سابلمن» در یادداشت خود در لس‌آنجلس تایمز می‌نویسد: “از آن مسجد تپه‌ای پوشیده از علف باقی می‌ماند، اما یک هزاره پس از آن که سر حسین‌بن‌علی از اشکلون جابه‌جا شده است، این مکان هنوز مورد احترام فرقه‌های شیعه خصوصا شیعیان هند و پاکستان است.” او از اهالی بیمارستان Barzilai نقل می‌کند که یک دهه پیش، یک روحانی مذهبی شیعه به بیمارستان می‌آید و تقاضایی نامعمول را مطرح می‌کند: بنای یک جای‌گاه نماز برای زائران در این مکان.

این شخص «داعی محمد برهان‌الدین» پیشوای پنجاه‌ و دوم فرقهٔ اسماعیلیه است که تعمیر و بازسازی مسجد اعظم کوفه نیز به دست او صورت گرفته است. دکتر «ران لابل» رئیس بیمارستان از او می‌پرسد: “از کجا می‌دانید که این‌جا همان محل است؟” برهان‌الدین او را به روی تپه می‌برد و با بیل مشغول حفر آن می‌شود. دکتر لابل می‌گوید: “در کمال تعجب، مشاهده کردم که پس از حفر یک متر یا بیشتر، سنگ نبشی‌های مسجد کهن نمایان شد.” زائران پس از این اتفاق، با هم‌یاری مسئولین بیمارستان شهر اشکلون، گران‌قیمت‌ترین سنگ مرمر را از هند وارد می‌کنند و جایگاهی مرمرین برای نمازگزاری زائران در محل منسوب به دفن سر در پشت بیمارستان ساخته می‌شود. بدین ترتیب، هر ساله تعداد قابل توجهی از شیعیان در این مکان به رسم ادای احترام به امام حسین‌بن‌علی، حضور می‌یابند.

دکتر لابل که اکنون در مورد این موضوع متخصص شده است، می‌گوید: “آن‌ها مردمانی آرام و صلح‌جو هستند. در سکوت می‌آیند و می‌روند، به ندرت صدایی از آن‌ها شنیده می‌شود. این‌جا جزیره‌ای شده است برای نمازگزاران مسلمان شیعه، در یک بیمارستان اسرائیلی، در یک دولت یهودی… این اتفاق، منحصر به فرد است!" 

 2 نظر

"محمد العریفی"چهره جنجالی وهابیت زیر تیغ جراحی رفت

23 آذر 1389 توسط فراهانی

به گزارش ادیان نیوز از شیعه آنلاین، اخبار رسیده از عربستان سعودی حاکی از آن است که شیخ “محمد العریفی” چهره سرشناس وهابیت برای انجام عمل جراحی گردن، زیر تیغ جراحی پزشکان رفت.

گفته می شود عمل جراحی وی بیش از شش ساعت به طول انجامید و در آن دو غضروف از پشت گردن وی خارج شد و بجای آن دو غضروف مصنوعی کار گذاشته شد.

“محمد العریفی” طی چند ماه اخیر به شدت از ناحیه گردن دچار درد بود به طوری که طی چند هفته اخیر حتی قادر به انجام کارهای طبیعی و دیدارهای مردمی نبود. برنامه و سخنرانی های هفتگی تلوزیونی و ماهواره ای وی نیز به همین دلیل متوقف شده بود.

قابل ذکر است این چهره سرشناس وهابیت چندی پیش با مورد اهانت قرار دادن حضرت آیت الله سید علی سیستانی، مرجع عالیقدر جهان تشیع جنجال آفریده بود و احتمال می رفت که توهین های وی موجب بروز فتنه ای مذهبی در کشورهای مختلف خاورمیانه به ویژه عراق شود.

“العریفی” مدتی پیش نیز در برنامه ای تحت عنوان “پایان جهان” ادعاهایی تعجب برانگیز مطرح کرد و گفت: حدیثی در مورد آخرالزمان و حوادث پایان جهان از “أبو هریره” وجود دارد که در آن نام افرادی همچون “جمال عبدالناصر” و “انور سادات” روؤسای جمهور سابق مصر و نیز “صدام حسین” دیکتاتور سابق عراق آمده است. به اعتقاد بنده این حدیث کاملا جعلی و ساختگی است.

 نظر دهید »

طور سینای عطش

23 آذر 1389 توسط فراهانی

در متون تاریخ و تفسیر ثبت است در روز هفتم محرم موسی با اهل و عیال خود در راه برگشت از مدینه وارد طور سینا شد و در این بیابان تاریک، خود و همراهانش احساس عطش و خستگی و سرما کردند.

موسی به آنان گفت صبر کنید تا آتشی بسازم و به وسیله آن راه و زادی بیابم… و ناگهان صلای «اننی اناالله» موسی را مخاطب ساخت و موسی پیامبر شد اما در طور سینا اگرچه موسی با حال کلیم‌اللهی به رتبه رسول‌اللهی رسید، ولی خوف و اضطراب در موسی آنقدر موج زد که خدای سبحان خطاب به او فرمود: «لاتخف» موسی نترس!

و همین روز یعنی هفتم محرم به دستور ابن زیاد ملعون، آب بر امام حسین(ع) و اهل و عیالش بسته شد و آغاز عطش در بیابان کربلا یعنی طور سینای عطش اباعبدالله شد.

امام حسین(ع) که در طور سینای عطش تنها در محاصره بود، برعکس موسی هر چه نشانه‌های الهی برای امتحان و رساندن آن حضرت(ع) به مقام رحمت‌‌الله الواسعه، سخت‌تر می‌شد رضایت و آرامشش بیشتر می‌شد تا آنجا که امام حسین(ع) مصداق «لاتخف» نشد، بلکه معنای حقیقی «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیئ مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» گردید.هر منتخبی معجزه‌ای و هر مجتبایی کرامتی دارد و معجزه و کرامت منتخب کربلا حضرت اباعبدالله الحسین(ع) عطش است. زیرا با همین عطش و تشنگی حجت بر همگان تمام می‌شود و همگان حق را از باطل تمییز دادند و می‌دهند.

حرامیان کربلا در 7 محرم آب را بر امام حسین(ع) بستند و این در حالی بود که بنا بر ادله ذیل حق چنین کاری نه عقلاً و نه شرعاً و نه عرفاً نداشتند، زیرا همه مردم از کافر تا موحد از عاصی تا متقی در نوشیدن آب در همه حالات اجازه مطلق دارند تا آنجا که فقهای شیعه و سنی متفق‌القول و اجماعاً فتوای مشترک دارند که نوشیدن و آب خوردن از نهرهای اشخاص حتی سیراب کردن حیوانات از آن آب جایز است هر چند از مالک اذن نگیرند.

جناب ابن قدامه، از بزرگان فقه اهل سنت در کتاب المغنی و الشرح‌الکبیر چنین می‌فرماید: «و ان کان فیه فضل عن شربه و شرب ماشیئ و زرعه و احتاجت الیه ماشیه غیره لزمه بذله بغیر عوض و لکل واحد ان یتقدم الی الماء و یشرب و یسقی ماشیته و لیس لصاحبه المنع من ذلک لما روی ایاس بن عبدالله المزنی ان رسول‌الله(ص) قال: من منع فضل الماء لیمنع به فضل الکلأ منعه الله فضل رحمته» و در ادامه استناد می‌کند به این دو روایت عجیب از ابوعبیدئ باسناده عن عمرانه قال: ابن السبیل احق بالماء من البانی علیه «حق ابن السبیل بر نوشیدن آب از مالک آن بالاتر است» و عن بهیسئ‌ قالت: قال ابی یا رسول‌الله! ما الشیء الذی لا یحل منعه؟ قال «الماء»؛ بهیسه می‌گوید پدرم از پیامبر سؤال کرد چه چیزی را نمی‌توان از هیچ کس به هیچ عنوان منع کرد؟ پیامبر فرمود: «آب».

مرحوم کلینی در کافی از امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند اول مایبدء به فی الاخره صدقه الماء؛ این اجر و ثواب را در قیامت به کسانی می‌دهند که تشنه‌ای را آب داده باشند.

امام صادق(ع) فرمود: بالاترین ثواب این است که جگر تشنه‌ای را سیراب کنید و در روایت دیگر فرمود: حتی اگر آن تشنه نصرانی کافر باشد.دیگر این که در تمام مراتب حق‌الله اولی بر حق‌الناس مگر در باب عطش که حق‌الله هم تعطیل می‌شود و حق نفس مکلف بر آن برتری می‌گیرد.

همه فقهای اسلام از شیعه گرفته تا سنی می‌فرمایند: آنچه که خوف عطش است و وقت نماز فرا می‌رسد، واجب است انسان وضو را ترک و تیمم کند و حتی فقهای عظام این معنا را تعمیم داده بر حیوانات رام و وحوش صحاری و درندگان یعنی کلام این است که اگر جان ذی‌روحی در گرو آب است و آب اندک است و البته برای نوشیدن انسان و همراهانش و وضوی آنان آب مکفی است، اما برای حیوانات آب نیست، مکلف حق ندارد وضو بگیرد، بلکه باید تیمم کند و آب را به حیوانات و درندگان بدهد!

بزرگ محدث و فقیه سنی جناب ابن حجر عسقلانی در فتح الباری به شرح صحیح بخاری در تبیین کلام جناب بخاری که می‌فرماید: اذا خاف العطش تیمم؛ چنین می‌نویسد: بین‌الفقها بخوف العطش و لا اختلاف فیه.

جناب ابن قدامه در کتاب المغنی و الشرح الکبیر چنین می‌فرماید: «منهم علی و ابن عباس و الحسن و عطاء و مجاهد و طاوس و قتاده و الضحاک و الثوری و مالک و الشافعی و اسحاق و اصحاب الرأی و لانه خائف علی نفسه من استعمال الماء فابیح له التیمم و ان خاف علی رفیقه او رقیقه او بهائمه فهو کما لو خاف علی نفسه… و ان وجد عطشان یخاف تلفه لزمه سقیه و یتیمم تا آنجا که می‌نویسد: آن بغیاً اصابها العطش فنزلت بئراً فشربت منه فلما صعدت رأت کلباً یلحس الثری من العطش فسقته بموقها فغفرالله لها. «زناکاری سگ تشنه‌ای را سیراب کرد خدا به سبب این عمل گناهانش را آمرزید.»

بحث دیگر تشکر و قدردانی در برابر دریافت لطف از دیگران واجب اخلاقی است که در روایت داریم «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق».امام حسین‌(ع) در سه جا مردم کوفه را سیراب کرد؛ اول سال خشکسالی که حضرت دعا کرد و باران نازل شد و دوم در جریان جنگ صفین وقتی ابوایوب الاعور السلمی به دستور معاویه ملعون با بی‌شرمی بر روی مسلمانان کوفه آب را بست، امام حسین‌(ع) با چند نفر سواره نظام به سمت آنان حمله برد و آب را بر کوفیان آزاد کرد.

سومین صحنه آب‌رسانی درباره حر و همراهیان کوفی او بود. وقتی حر به همراه کوفیان راه را بر حضرت بستند، وقتی امام حسین‌(ع) فهمید آنان تشنه هستند، آنان را سیراب کرد تا آنجا که حتی به اسب‌های آنها هم آب داد و حتی به آن جوانی که از کوفه نامه محاصره و قتل امام را از سوی عبیدالله بن زیاد برای حر آورده بود هم حضرت آب داد.

لازمه ادب عقلی و حکم شرعی و انصاف عرفی این بود که حداقل همراهان حر در سه روز بستن فرات برای حسین و همراهانش حداقل یک نوبت آب می‌بردند.

مسئله دیگر اینکه آب فرات ملک شخصی حضرت بود، زیرا فرات مهریه حضرت زهرا‌(س) است و مهریه مادر به ارث به فرزندانش می‌رسد.و از همه بالاتر حسین‌(ع) امام زمان آنان بود و همه آب‌ها و زمین‌ها در تصرف حقوقی امام است.

و کافران کوفی و حرامیان شامی هیچ‌کدام از این معانی را لحاظ و رعایت نکردند و با بی‌شرمی تمام آب را بر روی حضرت بستند. تا آنجا قساوت و جنایت را پیش بردند که طفل شش ماهه حسین را که از شدت تشنگی و عطش به تلظی افتاده بود، یعنی عطش مانند نوک شعله آتش بر جگرش تازیانه می‌زد را نه تنها از نوشیدن آب محروم کردند، بلکه با تیر سه شعبه حنجره‌اش را پاره‌پاره کردند و این در حالی بود که حسین‌(ع) او را بر دست گرفته بود و فریاد می‌زد «منوا علی ابن المصطفی، ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل اما ترونه کیف یتلظی عطشا».

جریان عطش بالاترین نماد عاشورای حسین است، زیرا درباره حضرت علی‌اکبر هم می‌بینیم آن جوان مؤدب به محضر پدر می‌آید و عرض می‌کند: «العطش قد قتلنی و ثقل الحدید اجحدنی هل سبیل الی شربه من الماء».عطش درباره حضرت عباس‌(ع) که کوفیان ایشان را ابوالقربه، صاحب مشک سقایت عرب می‌نامیدند هم نمود یافت. او وقتی ناله «وای عمو العطش» کودکان بی‌پناه و تشنه حسین را شنید، به سمت فرات رفت و به آب نگاه کرد و فریاد زد «فرات، حسین و کودکانش هنوز تشنه‌اند! و در راه برگشت ساقی عطشان کربلا خود در حالی که از همه تشنه‌تر بود، بی‌دست گشت و پرواز کرد.

و تشنگی با حسین چه کرد؟ شیخ جعفر شوشتری می‌نویسد، تشنگی در چهار عضو آن حضرت بسیار اثر گذاشت، اول لب‌های مبارکش که خشک شده بود. دوم جگر آن حضرت که در آخرین لحظات نبرد و در گودال صلا داد «اسقونی قطره من الماء فقد تفتت کبدی کبدی من الظماء» آبم دهید که جگرم پاره‌پاره شد. سوم زبان مقدس ایشان که از بس به اطراف لب‌‌ها سائیده بود، زخمی و مجروح شده بود و چهارم چشمان نورانی امام که بر اثر تشنگی تار شده بود و اطراف را خوب نمی‌دید، حال بینه و بین‌السماء والرض کدخان.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • ...
  • 72
  • ...
  • 73
  • 74
  • 75
  • ...
  • 76
  • ...
  • 77
  • 78
  • 79
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدرسه علمیه حضرت زینب (س) شاهد

  • خانه
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • پزشکی و سلامت
  • اخبار حوزه
  • مذهبی
  • اخلاق
  • احکام
  • سیاسی
  • پیامهای قرآنی
  • دانلود
  • آشپزی
  • متفرقه
  • وصیت نامه شهدا
  • دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

پیوندهای روزانه


سایت مقام معظم رهبری
سایت دفتر ریاست جمهوری
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
طلبه های زینب شاهد
سبط یهودا

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

آخرین نظرات

  • فرشاد در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • ذره و آفتاب  
    • معاونت پژوهش شاهین دژ
    • ذره و آفتاب
    در یک تکلیف بسیار بزرگ
  • ونوس در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • شيلا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • n در آیا دین اجازه ظلم شوهر به زن را صادر کرده؟!!
  • محمد در دانلود کتاب آیین همسرداری آیت الله ابراهیم امینی
  • عبدالعظیم حسنی (ع)  
    • مدرسه علمیه حضرت عبدالعظیم علیه السلام
    در کم گوی
  • پگاه در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • افضلي  
    • گلاب اشک
    در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • مظلومی  
    • قدسیه بهشهر
    در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • راحله در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • یاسمن در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • یاسمن در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • عذرا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • نسیم در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • امیررضا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • گروه فرهنگی تبلیغی نحل در کی هست و کی نیست؟!
  • مینا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • بنده خدا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل  
    • مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزّهراء سلام الله علیها شهرستان آمل
    در یک تکلیف بسیار بزرگ

مدرسه علمیه حضرت زینب (س) شاهد

Items

  • گوشه‌هایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، بر اساس بیانات مقام معظم رهبری:
  • منظور از ولایت مطلقه فقیه چیست؟
  • السلام علیکِ یا بنت رسول الله
  • محورهاى هفتگانه و اسناد و مدارك خطبه فدکیه
  • مصحف فاطمه«س» چيست؟
  • كتابشناسي زن و انقلاب اسلامي
  • ضرورت انقلاب اسلامی
  • مفهوم انقلاب اسلامی
  • نظریات جامعه شناسی از منظر شهید مطهری و علامه طباطبایی
  • نظریات جامعه شناسی از منظر شهید مطهری و علامه طباطبایی
  • داعش و نهضت های نوظهور جامعه اسلامی
  • حجاب
  • کم گوی
  • معجزه امام جواد علیه السلام
  • کی هست و کی نیست؟!
  • عابدترین زنان
  • همه بخوانند!
  • زمان خواب
  • زهرا (س) فصلی از کتاب رسالت
  • خیر و نیکی
  • تماس