بخشی از دعای عرفه با بیان شهید دکتر شریعتی
14 آبان 1390 توسط فراهانی
خدای من!
خواندمت پاسخم گفتی
از تو خواستم عطایم کردی
به سوی تو آمدم آغوش رحمت گشودی
به تو تکیه کردم نجاتم دادی
به تو پناه آوردم حمایتم کردی
خدایا!
از خیمه گاه رحمتت بیرونمان مکن
از آستان مهرت نومیدم مساز
آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکش
از درگاه خویشت ما را مران
ای خدای مهربان!
بر من روزی حلالت را وسعت بخش و جسم ودینم را سلامت بدارو خوف و وحشتم را به آرامش و انست مبدل کن
و از آتش جهنم رهایم ساز
خدای من!
تو چقدر به من نزدیکی با این همه فاصله ای که من از تو گرفته ام
تو این قدر دلسوز منی!
خدایا!
تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد ؟
تو کی غایب بودی که حضورت نشانه بخواهد؟
تو کی پنهان بودی که ظهورت نشانه بخواهد؟
کور باد آن چشمی که تو را ناظر خویش نبیند
کور باد نگاهی که دیده بانی نگاه تو در نیابد
بسته باد پنجره ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود
و زیان کار باد سودای بنده ای که عشق تو نصیب ندارد
خدای من !
مرا از سیطره ذلت بار نفس نجات بده
و پیش از آنکه خاک چور بر اندامم نشیند از شک و شرک رهایی ام بخش
خدای من !
چگونه نومید باشم در حالی که تو امید منی!
چگونه سستی بگیرم در حالی که تکیه گاه منی!
خدای من!
اگر آنچه از تو خواسته ام عنایت فرمایی محرومیت از غیر از آن زیان ندارد
و اگر عطا نکنی هرچه عطا جز آن منفعت ندارد
یا رب!یا رب!یا رب!