من یک آمریکایی با روح مسلمانم+عکس
“مسلمان بودن در آمریکا” نام سلسله کتابهایی است که توسط وزارت خارجه آمریکا(دفتر برنامه های اطلاعات بين المللی) منتشر شده و تمرکز خود را بر معرفی “اسلام آمریکایی” و سبک زندگی مسلمانان آمریکا دارد. نکته تامل برانگیز این کتاب در آن است که به صراحت از اسلام آمریکایی و مزایای آن بحث می کند و مسلمانانی در آن معرفی می شوند که با وجود مسلمان بودن سبک زندگی آمریکایی را پذیرفته اند و بنابراین به موفقیت های چشمگیری در عرصه های مختلف اجتماعی آمریکا دست یافته اند.
این مجموعه کتابها، جملاتی را از زبان آن مسلمان آمریکایی ابراز می کند که در بطن آن یک اسلام تهی از محتوا وبی مایه موج می زند و معمولا زنان مصاحبه شونده از برداشتن حجاب خود و محاسن آزادی ها در آمریکا سخن می گویند. گاهی نیز پیشرفت و داشتن تکنولوژی و سهیم بودن در صیرورت تاریخی آمریکا را به عنوان آمال یک مسلمان آمریکایی معرفی می کند مانند جملات زیر:
“من به آمریکا عشق می ورزم نه به خاطر این که گرفتار توهم بی نقص بودن آن هستم، اما به این خاطر که به من- فرزند مهاجران مسلمان از هند- اجازه می دهد در پیشرفتش مشارکت داشته باشم، جایی برای خودم در آیندۀ درخشانش باز کنم، و نقشی در امکاناتش داشته باشم.“
در جایی دیگر از زبان یک آمریکایی مسلمان می آورد که:"در یک چشمم دیدگاه کثرت گرای کهن اسلام را دارم؛ در دیگر چشمم آیندۀ درخشان آمریکا را” این التقاط فکری تنها در اسلام آمریکایی می تواند وجود داشته باشد. چراکه اسلام دینی وحدت گراست؛ و کثرت گرایی تنها برای انسان پست مدرن با ذهنی پلورالیستی موضوعیت دارد.
در اولویت میان آمریکایی بودن یا مسلمان بودن، یکی از زنان مسلمان آمریکایی می گوید: “در آمریکا، ما اول می گوییم که مسلمان هستیم، زیرا این موضوعی است که ما را متمایز می سازد. اما در کشورهای دیگر، مانند کشورهای مسلمان، ما اول می گوییم که آمریکایی هستیم.”
در این کتاب جملاتی در خصوص اسلام آمریکایی آورده شده که پیوند آنن را با پلورالیسم دینی بهتر آشکار می کند:
پال برت، نویسندۀ کتاب “اسلام آمریکایی: تلاش برای روح یک مذهب در سال 2007″، می گوید: “علی رغم این تنوع، تفاوت ها و تمایزاتی که احتمالاً در هر کشور دیگری برجسته تر بودند، به علت پلورالیسم عمیقی که مشخصه جامعه آمریکا به شمار می رود، در ایالات متحده نامحسوس تر هستند… بسیاری از مهاجران به این علت از کشورهای دوردست به ایالات متحده آمده اند، که از خصومت ها و دشمنی های دیرینه موجود در دنیای قدیم فرار کنند، تحصیلات خود را ادامه دهند، به وضعیت اقتصادی بهتری دست یابند، و آینده ای بهتر برای فرزندان خود فراهم کنند.”
و در ادامه ادعا می شود: “عقاید و باورهای مترقی و پیشرو، اعطای نقشی برجسته تر به زنان، و حتی تکامل اخیر"مساجد اعظم” که از لحاظ ابعادی مانند کلیساهای بزرگ مسیحیت هستند، از مشخصه های اسلام منحصر به فرد آمریکایی به شمار می روند که به سرعت در حال توسعه و تکامل می باشد.“
این مطالب به صورتی منتشر می شود که از موفقیت های مسلمانانی که به آمریکا مهاجرت کرده اند بگوید، و تصویر آمریکا را همچنان به عنوان سرزمین فرصت ها معرفی کند. لذا جمله ای از مسلمان آمریکایی دیگری در این باره به صورت زیر می آورد:
بهزاد یغماییان، آمریکایی ایرانی تبار و نویسندۀ “استقبال از بی ایمانی” داستان مهاجران مسلمان در غرب می گوید: “آمریکا همیشه برای مسلمانان و غیرمسلمانان سرزمین موعود بوده است.”
در این کتاب ادعا می شود که :”یک اسلام جدید و واقعی در حال ظهور است که بر اساس آزادی های آمریکایی و همچنین نتایج حملات یازدهم سپتامبر شکل گرفته است. گرچه طبق نظرسنجی های مرکز تحقیقات پو (PEW) و سایر سازمان ها، میزان تحصیلات و درآمد آمریکاییان مسلمان از حد متوسط بالاتر است، اما حملات تروریستی – که توسط غیرآمریکاییان برنامه ریزی و اجرا شدند – موجب بروز شک و بدبینی در بین سایر آمریکاییان شد، که علاوه بر موضع گیری های نژادی، دوری جستن و ناهمبستگی با آمریکاییان مسلمان بود.”
مفهوم"اسلام جدید و واقعی” در میان جملات بالا قابل تامل است. این اسلام همان اسلام آمریکایی است که تبلیغ آن هدف عمده این سری کتاب هاست. اسلامی بی خاصیت که پس از 11 سپتامبر بیشتر از همیشه به منصه ظهور رسیده و حاصل التقاط روحیه مذهبی اسلامی و روح سبک زندگی و تفکر آمریکایی است. این معجون جدیدی که آمریکا در دست تهیه دارد، بیش از همه دارویی است که برای هراس امواج اسلام گرایی در میان اسلام هراسان غربی فراهم می شود تا کسانی که به دین اسلام تمایل می یابند را به سوی یک اسلام جعلی و آمریکایی سوق دهند و مانع از رسیدن آنها به اسلام ناب شوند.
بر اساس اطلاعات این کتاب، هیچ آمار رسمی و دولتی در مورد تعداد مسلمانان آمریکا وجود ندارد. این تعداد از 2 میلیون نفر تا 7 میلیون نفر تخمین زده می شود. از این تعداد، حدودا 34 درصد پاکستانی بوده و یا از منطقه جنوب آسیا هستند، و 26 درصد را نیز اعراب تشکیل می دهند.