یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
  • جستجو 
  • آخرین نظرات 
  • خانه 

یزید(لعنت الله علیه) در اسارت زینب(سلام الله علیها)

05 دی 1390 توسط فراهانی

یکی از مهمترین حوادث عاشورا اسارت اهلبیت امام حسین (علیهم السلام) به دست لشکر یزید(لعنت الله علیه) بود.

در زبان عربی ” أَسَرَ ” به معنای اسیر شدن و در بند قرار گرفتن است. (1) اما یک نکته قابل توجه این است که انسان دارای دو بعد جسم و روح می باشد، که هر دوی آنها در زندگی بشری نقش پرّنگی دارند.

در جریان اسارت حضرت زینب (سلام الله علیها) چه چیزی در بند افتاد و اسیر شد؟
آیا حضرت زینب (سلام الله علیها) و اهلبیت امام حسین (علیهم السلام) در بند و اسارت بودند؟

اگر از دیدگاه ظاهری و مادی که همان جسم است نگاه کنیم، آنها اسیر شدند و در بند یزیدیان قرار گرفتند.

اما آیا انسان تنها جسم دارد؟ که ما بگوییم کاروان زینب(سلام الله علیها) به اسارت کشیده شدند؟
نه، اینگونه نمی توانیم بگوییم، زیرا ما شیعیان معتقدیم که هر انسانی غیر از جسم دارای روح می باشد، اهلبیت امام حسین (علیهم السلام) هیچگاه روحشان در اسارت یزیدیان نبوده است، این مطلب در برخورد حضرت زینب(سلام الله علیها) با یزیدیان و خطابه محکم ایشان، تجلّی فراوانی دارد، که به گوشه ای از آن اشاره می کنیم.

حضرت زینب(سلام الله علیها) پس از ورود به شام و حضور در مجلس یزید با سخنان علی گونه اش چنان یزید را رسوا کرد و او را به گریه واداشت که توان پاسخگویی از او سلب شد.

ایشان در مجلس شام خطاب به یزید کرده و فرمودند:« افسوس که ناچار به گفتگو با تو هستم و گرنه من تو را کوچکتر و حقیرتر از این می دانم که با تو سخن گویم…قسم به خدا که جز از خدا ترسی ندارم و جز به او نزد کسی شکایت نمی برم… هر مکر و خدعه ای داری به کارگیر و هر تلاشی داری بکن و هر چه می توانی با ما دشمنی نما، ولی بدان، به خدا سوگند نمی توانی یاد ما را محو کنی و ذکر اهلبیت(علیهم السلام) را از بین ببری.»

آن گاه سخنان کوتاهی ردّ و بدل می شود وپس از این که تمام حضّار با شگفتی و تعجّب، این همه شجاعت را ملاحظه می کنند، حضرت زینب(سلام الله علیها) خطبه اش را شروع می کنند.

یزید پس از شنیدن این سخنان،که چون نیزه ای بر قلبش وارد شده بود، از وحشت و تأثر بر خود می لرزید و توانایی پاسخ گفتن نداشت. از روی ناچاری و ترس رویش را از زینب(سلام الله علیها) برگرداند. (2)

حال با این اوصاف سوال اساسی این است، که زینب(سلام الله علیها) اسیر یزید بود یا یزید اسیر زینب(سلام الله علیها) بود؟

در این مقاله هر چند کاملا به این موضوع نپرداختیم، امّا “تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل”

این بود بخشی از زندگی سراسر الگوی زینب کبری(سلام الله علیها) که با روح بلند خود به تمام بشریت نشان داد که هر کس با خدا معامله کند، هیچگاه در بند و اسیر نخواهد بود و تنها کسانی در بند و اسیر هستند که خدا را فراموش کنند.

با خدا باش و پادشاهی کن
بی خدا باش و هر چه خواهی کن

*شادی روح زینب کبری(سلام الله علیها) صلوات*

 


1. فرهنگ معاصر عربی فارسی/قیّم
2. الطبقات ابن سعد ج5 ص212 ج8 صص463 و 465

 

 نظر دهید »

توقف ممنوع!

05 دی 1390 توسط فراهانی

بسم الله الرحمن الرحیم

صبح، اول وقت رفتم برگه خلافی ماشین را بگیرم. نفر اول بودم. راستش را بخواهید در تمام عمرم توی هیچ صفی نفر اول نشده بودم!

هرچند وقت یک بار هم مردم‌آزاری می‌کردم و به دوستان‌ پیامک می‌دادم: « صف گرفتن خلافی خودرو، جای همه خلافکارها خالی».

از وقتی که منتظر صدور برگه‌‌ی خلافی بودم تا بعد از گرفتن برگه، فکرهای عجیب و غریبی به ذهنم می‌رسید. تا اینکه، بالاخره صادر شد. وقتی عنوان خلافی ها رو دیدم، متوجه شدم چقدر خلافی راهنمایی رانندگی شبیه خلافهایی است که تو زندگیمان داریم.

با خودم فکر کردم که اگر از اول سن بلوغ‌ تا الان خلافی‌های من ثبت شده باشد، -که شده- الان چند صفحه است؟ رقم و عددش!؟

اصلا چرا خدا، مثل نیروی انتظامی هر چند وقت یک بار اطلاعیه صادر نمی‌کند که مثلا خلافی های دوبل تخفیف داده شده تا مردم بروند و خلافی بگیرند و کمی بار گناهشان سبک شود؟

تخلف 1- سدمعبر: آیا ممکن است در این دنیا وجود من باعث سدمعبر دیگران شده باشد؟ ممکن است من جلوی رشد کسی را گرفته باشم؟

تخلف 2- تجاوز به چپ: کلا به طرف چپ رفتن که جرم است اما یادم افتاد در ایام فتنه بعضی‌ها چقدر به طرف چپ رفتند و آخرش هم چپ کردند. اگر چه ای کاش لفظ راست مقدس می ماند… «الیمین والشمال مضلة والطریق الوسطی هی الجاده…» نهج البلاغه، خطبه 16 .

تخلف 3- خوردن و آشامیدن و پرتاب و ریختن زباله: چقدر خوردم و اصلا حواسم به همسایه‌ام نبود!. بعد دود کبابش را فرستادم برای بینی همسایه! امام باقر(ع)فرمودند: ای جابر، شیعیان ما )در گذشته(شناخته نمی شدند جز با این ویژگی ها: خاشع،…، بسیار یاد کردن خدا، روزه، نماز، نیکی به پدر و مادر، مراعات همسایگان فقیر و بیچاره.

تخلف 4- ورود غیر مجاز به محدوده‌ی طرح ترافیک: چقدر قرآن و حدیث خواندم که عزیز دل، اینجا جای تو نیست. این رفیق، رفیق تو نیست. بابا، تو این مجلس نرو. همه‌اش گناه است. صاحب السوء قطعه من النار .رفیق بد قطعه ای از آتش است. حضرت علی علیه السلام.

تخلف5- توقف دوبله: آخه خوش انصاف قیمت این کالا رو جای دیگر، نصف این قیمت گفتند!

تو که شش ماه نیست وام گرفته‌ای، دوباره؟ فکر نمی‌کنی حق دیگران است؟ با یک عقد نامه 10 تا وام؟ نکنه می خواهی به 3000 تا برسد؟

تخلف6- توقف، در محل ایستادن ممنوع: با اجازه چه کسی و با چه توجیهی، اینگونه جلوی درب دبیرستان دخترانه و دانشگاه می‌ایستی؟ خودت خواهر و مادر نداری؟ تو اینجا، جلوی راه دختر مردم ایستاده‌ای و همزمان یکی هم جایی دیگر، سر راه خواهرت ایستاده. باور نداری؟ برو ببین.

شخصی از امام صادق (ع)پرسید: آیا نگاه کردن به پشت سر زنهایی که عبور می کنند جایز است؟ حضرت: اگر به ناموس شما این گونه نگاه کنند، خشنود می شوید؟! برای مردم همان را بخواهید که برای خود می خواهید.

هرکه باشدنظرش در پی ناموس کسان                     پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان

تخلف7- توقف در پارک ممنوع: چشم و دلم را کجاها پارک کردم؟ ای خدا! پلیسی بفرست؛ آقای… به شماره… به رنگِ رنگ پریده‌ها، هووی! حرکت کن برو. «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم/نور33

تخلف8- عدم استفاده از کمربند ایمنی: چقدر گفتم کمربندت!‌ را محکم ببند؟ حالا با کله برو توی بدبختی، حقته! خاک بر سرت.«وَلْیَسْتَعْفِفِ الّذینَ لا یجدُونَ نِکاحا حتّی یُغْنِیَهُمُ اللّه ُ مِنْ فَضْلِهِ» 33/ نور

تخلف9- عدم روشنایی مناسب: کوری؟ نمی بینی کسانی که به حرف قرآن و پیامبر و ولی زمان خودشان گوش نکردند به چه بدبختی و فلاکتی رسیدند؟ واقعا نمی‌بینی؟ «فاقد البصر فاسد النّظر.» کسى که بصیرت و بینایى ندارد فکر و اندیشه‌‌‌‏اش فاسد است. (غررالحکم ترجمه محلاتی حدیث4 416)

چشمانتان یدک ندارد،مراقب آن باشید.

تخلف 10- سبقت غیر مجاز:  چرا در گناه سبقت گرفتی ولی در کار خیر…؟! کاش از همدیگر سبقت می گرفتیم برای بهشت نه جهنم! رسول خدا (ص) : در تفسیر قول خدای عزوجل سوره واقعه آیه 10 و 11 (( السابقون السابقون اولئک المقربون )) (( سبقت گیرندگان در انجام اوامر الهی همان مقربان درگاه الهی هستند )) فرمودند : «جبرئیل به من خبر داده سابقون علی (ع) و شیعیانش می باشند آنها هستند که به بهشت سبقت گیرند و به جهت کرامتی که خداوند به آنها نموده مقربان درگاه الهی می باشند.» امالی شیخ مفید صفحه 339

تخلف11- سرعت غیر مجاز: به به! کجا؟ همینطور داری میری؟ ببین، هر جا بروی، آخرش اینجایی کاکو!. «این تذهبون»؟

تخلف 12- نداشتن برگه معاینه فنی: بیا قبل از اینکه بمیریم، اعمال و رفتارمان را محاسبه کنیم. پیش طبیب روح برویم تا از وضع روحی‌‌ مان با خبر شویم. خیلی داغونیم(!) ولی خودمان خبر نداریم. «حاسبوا قبل ان تحاسبوا»

راستی، پنجشبه چون آخرین مهلت بود، رفتم و جریمه‌ها را پرداخت کردم.

آخرین مهلت جریمه های گناهانمان کی خواهد بود؟ کلا جریمه هامون دو برگی است. حالا با خیال راحت برانیم. فعلا کسی کاری به کارمان ندارد تا زمانی که به پارکینگ قبرستان منتقل شویم.

 1 نظر

پسر بابا

05 دی 1390 توسط فراهانی

شغل های موروثی در گذشته، بخشی از قوانین نوشته و نانوشته جامعه ایرانی بود. مثلا در دوره ساسانیان انتقال شغل از پدر به پسر یک اصل بود و کسی حق نداشت شغلی غیر از شغل پدر انتخاب کند. چوپان زاده، چوپان می شد  و بچه کشاورز در نهایت کشاورز. مردم هم یه این موضوع عادت کرده بودند.

چیزی که در نوع خودش جالب است این بود که پسر حق نداشت از لحاظ درجه شغلی از پدر پیشی بگیرد و این جرم محسوب می شد و پسر مجبور بود تا زمان حیاط پدر همیشه شاگردی پدر را بکند. مثلا می خواستند به نوعی فاصله طبقاتی حفظ شود.

پس از سقوط ساسانیان، هم اگر چه قانونی نبود ولی مردم به این رویه خوی گرفته بودند. شاید به خاطر اینکه این موضوع را مصلحت خود می دانستند.

اگر چه این رفتار ضعف‌هایی داشت ولی نقطه قوت آن، حفظ و انتقال تجربه های حاصل شده در خانواده به نسل   های بعدی بود که در نهایت به عنوان میراث جمعی مورد استفاده همگان قرار می‌گرفت. و شاید این شعرها به واسطه همین فرهنگ سروده شده که؛

پسر کو ندارد نشان از پدر           *         تو بیگانه دانش نخوانش پسر

یکی دیگر از مزایای این رسم راحت کنار آمدن اعضای خانواده با همدیگر بود. اعضای خانواده و فامیل همدیگر را درک می کردند. هم پدر در ارتباط با فرزندش راحت بود و هم پسر.

جامعه‌ی آخوندی هم از این قاعده مستثنی نبودند. و در تاریخ آخوندزاده های زیادی داشته‌ایم. چرا که اگر فضای خانواده طلبگی باشد زندگی کردن یک طلبه در آن خیلی راحت است. خود من از این ناحیه بسیار اذیت شده ام. مثلا من هیچ وقت نتوانستم به خانواده و اقوامم تفهیم کنم که وقتم محدود است و نمی توانم آن طوری که آن‌ها می‌خواهند با ایشان در ارتباط باشم. مراعات شان یک روحانی در مهمانی‌ها و دور هم شدن‌های خانوادگی هم که جای خود دارد.

حالا دغدغه من این است؛ آیا محمد امین در آینده طلبه می شود؟ سوالی که جواب آن برای خودم مبهم است. اگر چه او هر جند وقت یک بار عمامه کوچکی می سازد و برای من و مادرش سخنرانی می کند.


آخوند زاده

 

امروز جامعه در کوچه و خیابان، اتوبوس، مترو و یا حتی پشت فرمان اتومبیل نگاهی خاصی به من دارد. مثبت یا منفی و بعضی‌ها ممتنع!

و خودم بهتر از هرکسی می‌دانم که اگر بگویم مرا مثل بقیه نگاه کنید و من مثل شما ها هستم، باورش نمی شود و می گوید: اگر تو مثل مایی پس این چیزی که روی سرته چیه؟ چرا لباست با ما فرق داره؟ وحتی این نگاه را به دیگران منتقل می کند و به بچه‌ی لجبازش در خیابان می گوید: اگر بازم گریه کنی میدم این حاج آقاهه تورو بخوره ها!

شاید محمدامین و خواهرش خیلی وقت ها دوست داشتند پدرشان با آنها در سینما و پارک و دریا، با همان لباس مقدسش بیاید اما ناچارا باید بگویند: بابا! نمیشه با کت و شلوار بیاید؟ و بابا مجبور شود…

و من باید با دقت در رفتار و کردارم کاری کنم که دختر و پسرم با افتخار بگویند: بابامون حاج آقاست.

با این وضعیت آیا محمدامین شغل پدرش را ادامه می دهد؟ این نوشته و این عکس در تاریخ 4/10/1390سندی خواهد بود برای آینده، اگر عمری باقی باشد.

 نظر دهید »

اگر گناه وزن داشت

05 دی 1390 توسط فراهانی

 

اگر گناه وزن داشت؛

هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد ؛

تو از کوله بار سنگین خویش ناله میکردی …
و من شاید ؛ کمر شکسته ترین بودم

اگر غرور نبود؛
چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند ؛
و ما کلام محبت را در میان نگاههای گهگاهمانجستجو نمیکردیم

اگر دیوار نبود؛ نزدیک تر بودیم ؛
با اولین خمیازه به خواب میرفتیم
و هر عادت مکرر را در میان
۲۴ زندان حبس نمیکردیم

اگر خواب حقیقت داشت؛
همیشه خواب بودیم


هیچ رنجی بدون گنج نبود …
ولی گنج ها شاید بدون رنج بودند

اگر همه ثروت داشتند؛
دل ها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند
و یکنفر در کنار خیابان خواب گندم نمیدید ؛
تا دیگران از سر جوانمردی ؛
بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند
اما بی گمان صفا و سادگی میمرد ….
اگر همه ثروت داشتند

اگر مرگ نبود؛
همه کافر بودند ؛
و زندگی بی ارزشترین کالا بود
ترس نبود ؛ زیبایی نبود ؛ و خوبی هم شاید

اگر عشق نبود؛
به کدامین بهانه میگریستیم ومیخندیدیم؟
کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟
و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب میاوردیم؟
آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم….


اگر عشق نبود
اگر کینه نبود ؛
قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق می گذاشتند

اگر خداوند؛
یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد
من بی گمان
دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز
هرگز ندیدن مرا

انگاه نمیدانم
براستی خداوند کدامیک را میپذیرفت

دکتر شریعتی

 1 نظر

تهران در آخر الزمان از زبان معصوم(ع)

03 دی 1390 توسط فراهانی
بدان ای مفضل در حوالی ری کوه سیاهی ست که در دامن ان شهری بنا شده است که طهران نامیده شود و ان است زورا که قصرهایش مثل قصرهای بهشت و زنهایش مثل حور العین است.

درباره تهران و ری و زورا که برخی از محدثین آنرا تهران نامیده اند روایاتی زیادی آمده است که بخشی از آنها را محمودی گلپایگانی در کتاب پیرامون ایران و طهران جمع آوری کرده اند.

در همین رابطه در منتخب التواریخ ص 875 آمده است:
امام صادق علیه السلام فرمودند :
ای مفضل ایا میدانی زورا کجا واقع شده است؟
عرض کردم خدا و حجتش داناترند.
فرمود :بدان ای مفضل در حوالی ری کوه سیاهی ست که در دامن ان شهری بنا شده است که طهران نامیده شود و ان است زورا که قصرهایش مثل قصرهای بهشت و زنهایش مثل حور العین است بدان ای مفضل ان زنها متلبس به لباس کفار میشوند ودر هیئت ظالمان میباشند و به محل سکونت شوهر ها کفایت نمیکنند و از ایشان درخواست طلاق میکنند و مردها به مردها و زنها به زنها اکتفا میکنند و مردها شبیه به زنها و زنها شبیه به مردها میشوند پس اگر تو بخواهی دینت را حفظ کنی پس دراین شهر سکونت مکن و مسکن برای خود قرار مده چون محل فتنه است پس از انجا به قله کوهها و از سوراخی به سوراخی مثل روباه و بچه اش فرار کن.

همچنین در مناقب العتره ابن فهد حلی آمده است:
رسول خدا صل الله علیه واله وسلم فرمودند :
وای بر امت من از شورای کبری و شورای صغری
عرض شد این دو شورا چه وقت خواهد بود؟
فرمود شورای کبری بعد از وفات من برای غصب خلافت برادرم و حق دخترم برپا خواهد شدو شورای صغری در غبیت کبری و در زورا (تهران) برای تغییر سنت من و تبدیل احکام واقع خواهد شد.
در کنز العمال ج۱۴ ص ۲۲۹ نعمان بن بشیر روایت کند که : پیش از ساعت ظهور فتنه هایی بروز میکند همچون اینکه شب تار باشد و شخص در صبح مومن بوده و چون شب فرا رسد کافر گردد و یا شب کند در حالی که مومن بوده و صبح کند در حالی که کافر شده استو گروهی دین و اخلاق خود را هب متاعی ناچیز از دنیا بفروشند




 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 26
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدرسه علمیه حضرت زینب (س) شاهد

  • خانه
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • پزشکی و سلامت
  • اخبار حوزه
  • مذهبی
  • اخلاق
  • احکام
  • سیاسی
  • پیامهای قرآنی
  • دانلود
  • آشپزی
  • متفرقه
  • وصیت نامه شهدا
  • دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

پیوندهای روزانه


سایت مقام معظم رهبری
سایت دفتر ریاست جمهوری
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
طلبه های زینب شاهد
سبط یهودا

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

آخرین نظرات

  • فرشاد در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • ذره و آفتاب  
    • معاونت پژوهش شاهین دژ
    • ذره و آفتاب
    در یک تکلیف بسیار بزرگ
  • ونوس در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • شيلا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • n در آیا دین اجازه ظلم شوهر به زن را صادر کرده؟!!
  • محمد در دانلود کتاب آیین همسرداری آیت الله ابراهیم امینی
  • عبدالعظیم حسنی (ع)  
    • مدرسه علمیه حضرت عبدالعظیم علیه السلام
    در کم گوی
  • پگاه در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • افضلي  
    • گلاب اشک
    در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • مظلومی  
    • قدسیه بهشهر
    در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • راحله در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • یاسمن در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • یاسمن در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • عذرا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • نسیم در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • امیررضا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • گروه فرهنگی تبلیغی نحل در کی هست و کی نیست؟!
  • مینا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • بنده خدا در سریع الاجابه ترین دعا کدام است؟
  • مدرسه علميه حضرت فاطمه الزهراء سلام الله عليها آمل  
    • مدرسه علمیه حضرت فاطمه الزّهراء سلام الله علیها شهرستان آمل
    در یک تکلیف بسیار بزرگ

مدرسه علمیه حضرت زینب (س) شاهد

Items

  • گوشه‌هایی از سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، بر اساس بیانات مقام معظم رهبری:
  • منظور از ولایت مطلقه فقیه چیست؟
  • السلام علیکِ یا بنت رسول الله
  • محورهاى هفتگانه و اسناد و مدارك خطبه فدکیه
  • مصحف فاطمه«س» چيست؟
  • كتابشناسي زن و انقلاب اسلامي
  • ضرورت انقلاب اسلامی
  • مفهوم انقلاب اسلامی
  • نظریات جامعه شناسی از منظر شهید مطهری و علامه طباطبایی
  • نظریات جامعه شناسی از منظر شهید مطهری و علامه طباطبایی
  • داعش و نهضت های نوظهور جامعه اسلامی
  • حجاب
  • کم گوی
  • معجزه امام جواد علیه السلام
  • کی هست و کی نیست؟!
  • عابدترین زنان
  • همه بخوانند!
  • زمان خواب
  • زهرا (س) فصلی از کتاب رسالت
  • خیر و نیکی
  • تماس